تخت جمشید ( پارسه )

تخت جمشید ( پارسه )

پارسه سکوت نیست ُ حقیقتی است که بر سنگ نوشته اند .
تخت جمشید ( پارسه )

تخت جمشید ( پارسه )

پارسه سکوت نیست ُ حقیقتی است که بر سنگ نوشته اند .

حفاظت و نگهداری مواد کتابخانه

حفاظت و نگهداری مواد کتابخانه 

جان پی بیکر

ترجمه: مهرداد نیکنام

واژه‌های حفاظت[1] و نگهداری[2] اغلب به‌جای یکدیگر به‌کار می‌روند، و به‌نظر می‌رسد وجه تمایز روشنی میان این دو واژه وجود ندارد. واژه نگهداری، واژه‌ای اخص و عینیت‌مدار است، و حال آنکه واژه حفاظت، مفهوم وسیع‌تری دارد که واژه‌های محافظت[3]، نگهداری[4] ، و مرمت[5] را نیز دربر می‌گیرد. حفاظت از مواد کتابخانه بخشی از مسئله گسترده‌تری است که گاه با عنوان حفاظت از اموال فرهنگی یا حفاظت از میراث فرهنگی به آن اشاره می‌شود. برخی صاحب‌نظران گذشته حفاظت را در عصر رنسانس و کشف ویرانه‌های پمپئی و هرکولانوم جست‌وجو می‌کنند. برخی دیگر مدعی هستند که پیشینه حفاظت و نگهداری به‌قدمت تمدن بشری است، و ریشه در تفکری دارد که انسان از گذشته می‌آموزد، و اینکه آثار پیشینیان دارای اهمیت و ارزش حفاظت و نگهداری هستند. کتابخانه‌ها و دیگر سازمان‌هایی که مجموعه آنها خدمات آرشیوی ارائه می‌کنند، نقش اصلی را در گردآوری و حفظ اسناد بشری برعهده دارند. البته، این بدان معنا نیست که هر آنچه ارزش حفظ و نگهداری دارد توسط کتابخانه‌ها گرد می‌آید، یا هر آنچه کتابخانه‌ها گردآوری می‌کنند لزوماً ارزش حفظ و نگهداری دارد.

تاریخچه:
در دهه 1980 با حمایت چند سازمان حرفه‌ای، موسسه دولتی، و بنیاد خصوصی، برنامه‌های حفاظت و نگهداری در ایالات متحده و دیگر کشورها گسترش یافت. نقش اصلی را، در این کار، جامعه آرشیویست‌های امریکا[6]، انجمن کتابداران امریکا، انجمن کتابخانه‌های تحقیقاتی[7]، شورای منابع کتابخانه[8]، و دفتر برنامه ملی حفاظت و نگهداری کتابخانه کنگره برعهده داشتند. انگیزه و حرکت بعدی بر اثر اعطای کمک‌های مستقیم به کتابخانه‌های خاص، برای حمایت از طرح‌های ویژه، توسط مؤسساتی چون موقوفات ملی برای علوم انسانی، کمیسیون ملی انتشارات و اسناد تاریخی[9]، و وزارت آموزش و پرورش (تحت عنوان فصل دوم از قانون آموزش عالی)، پدید آمد. بنیاد اندرو ملون[10] با دست‌ودلبازی در زمینه‌هایی چون برگزاری دوره‌هایی برای متخصصان برنامه‌های حفاظت و نگهداری و مجریان یا مدیران این برنامه‌ها، ایجاد تجهیزات مرمت، و کمک به برنامه‌های تعاونی ذخیره اطلاعات به روش ریزنگار فعالیت داشت.

در 1984، فقط تعدادی از کتابخانه‌های بزرگ و کنسرسیوم‌های کتابخانه‌ای پست‌های اداری برای هدایت برنامه‌های سازمانی ایجاد کردند که از جمله می‌توان به دانشگاه نورث وسترن، دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کورنل، دانشگاه ایالتی اُهایو، دانشگاه ایالتی نیویورک[11] ، و شبکه کتابخانه‌های جنوب شرق[12] اشاره کرد. در 1983 کتابخانه بریتانیا فعالیت‌های خود را در زمینه حفاظت و نگهداری تحت نظر مسئولی اداری قرارداد و در سال 1984 دفتر ملی حفاظت و نگهداری را برای کمک به حفظ و نگهداریِ بهتر مجموعه‌های کتابخانه در سراسر بریتانیا تأسیس کرد. در 1984، در ایالت نیویورک طبق قانونی که نقطه عطفی به‌حساب می‌آمد، کمک‌های بلاعوض سالانه‌ای به میزان 90000 دلار برای پنج سال متوالی به یازده کتابخانه تحقیقاتی جامع در آن ایالت اختصاص یافت

تا دهه 1960، حفاظت و نگهداری مواد کتابخانه‌ای و آرشیوی، به نظر اغلب کتابخانه‌های تحقیقاتی ضرورتی عمده محسوب نمی‌شد. بزرگ‌ترین تأثیر بر گسترش آتی این حوزه در ایالات متحده، ناشی از اظهارات هشداردهنده ویلیام جی. بارو[13] بر اساس تحقیقاتش در این زمینه بود که تحت عنوان >نابودی مخازن کتاب: علل و راه‌های درمان: دو مطالعه درباره دوام کاغذ کتاب<[14] در 1959 انتشار یافت. وی اظهار داشت که اغلب کتاب‌هایی که در نیمه اول قرن بیستم چاپ شده در قرن آینده بلااستفاده خواهند ماند. انگیزه عمده، به‌دنبال بروز دو سانحه در 1966، به‌وجود آمد. نخستین حادثه، آتش‌سوزی در حوزه علمیه یهود در شهر نیویورک بود که به‌سبب آن 70000 جلد کتاب سوخت و نابود شد و به 150000 جلد دیگر خسارت آمد آورد؛ و دیگری سیل ناشی از طغیان رودخانه آرنو در فلورانس ایتالیا بود که 1000000جلد کتاب را، که در زیرزمین و طبقه همکف کتابخانه ملی مرکزی فلورانس ذخیره شده بود، زیر آب برد. کتاب‌های صدمه‌دیده شامل 150000 جلد از مجموعه ماگلیابکیانا[15] بوده که طی قرن 17 توسط انسان‌مداران فلورانسی برای تأسیس نخستین کتابخانه عمومی ایتالیا گردآوری شده بود. این وقایع یادآور آسیب‌پذیری کتاب‌ها، به‌ویژه آنهایی است که اموال فرهنگی نیز محسوب می‌شوند. این حوادث در پیدایش شیوه‌های نجات اضطراری برای مواد صدمه‌دیده از آب مؤثر بود و باعث تکاپوی کتابخانه برای انجام فعالیت‌هایی در این زمینه‌ها نظیر برنامه‌ریزی برای آمادگی در برابر سوانح، و به نظم درآوردن دستورالعمل‌های بازیافت مواد صدمه‌دیده بر اثر رطوبت شد.

مشخصه‌های این حوزه:

حفاظت و نگهداری کتابخانه را می‌توان چنین تبیین کرد: 1) حفاظت و نگهداری مسئله‌ای کاملاً فنی است و با موضوع‌های پیچیده‌ای چون شیمی مواد، هدایت نظام‌های کنترل محیط، و طراحی ساختارهای کتاب پیوند دارد؛ 2) چارچوب اخلاقی و فلسفی که تصمیم‌های مربوط به حفاظت و نگهداری بر اساس آن باید اتخاذ شود، به‌خوبی گسترش نیافته است؛ 3) مسائل حفاظت و نگهداری کتابخانه بسیار متنوع است که از گستردگی قالب‌های فیزیکی در مجموعه کتابخانه‌ها و مشکل تفکیک مواد موزه‌ای، از موادی که فقط به‌سبب محتوای اندیشمندانه ارزشمندند، ناشی می‌شود؛ 4) نیاز به حفاظت و نگهداری مواد کتابخانه، حیاتی و فوری است؛ 5) حفاظت و نگهداری با توجه به کمّیت موادی که در حال نابودی است بسیار گران بوده و تهیه میکروفیلم؛ مرمت؛ و نیز ظهور، آزمایش، و به‌کارگیری فن‌آوری‌های جایگزین، نظیر اسیدزدایی در سطح انبوه، و ذخیره بر روی صفحه‌های نوری بسیار هزینه‌بر است؛ 6) حفاظت مواد کتابخانه‌ای موضوعی در حال گسترش است و در حال حاضر تعداد معدودی دوره آموزشی جامع در این زمینه وجود دارد؛ آثار مکتوب در این حوزه به‌سرعت در حال رشد است که بعضی از آنها بی‌ثمرند یا از کیفیت‌های متفاوتی برخوردارند؛ استانداردهای معدودی برای این کار وجود دارد؛ و پرسش‌های فنی بسیاری باقی است که هنوز هم نیازمند راه‌حل است؛ و 7) حفاظت و نگهداری فعالیتی میان‌رشته‌ای است و نیازمند همکاری نزدیک حرفه کتابداری، حرفه حفاظت و نگهداری، فراهم‌آورندگان مواد و خدمات، و جامعه علمی شامل متخصصان شیمی و رایانه است.
طبیعت و گستره فرسودگی:

مجموعه‌های امروزی عمدتاً شامل کتاب‌های چاپی است که بر روی کاغذهای بی‌دوام چاپ شده است و کتابخانه‌ها به فراهم آوردن آثار چاپی مهم بر روی این‌گونه کاغذها ادامه می‌دهند.
دانشمندان پوسیدگی را فرایند انتقال از سطحی بالاتر به سطحی پایین‌تر از انرژی تعریف کرده‌اند. سلولز، عنصر اصلی تشکیل‌دهنده اغلب مواد کتابخانه‌ای، در شکل خالص خود به نحو بارزی پایدار است، ولی در شرایط خاصی تمایل به شکستن و تبدیل شدن به ملکول‌های ساده‌تر دارد، که بر اثر آن در نهایت به دی‌اکسید کربن بدل می‌گردد. اکسیداسیون طبیعی بر اثر دو واکنش شیمیایی تسریع می‌شود: حمله تجزیه‌ای آب به الیاف سلولزی اسید موجود در خود کاغذ و تجزیه فتوشیمیایی ناشی از تابش نور و دیگر انواع انرژی تابشی. عوامل زیست‌محیطی (نظیر هوای آلوده موجود در اغلب مراکز شهری، بی‌ثباتی گسترده سطوح دما، و رطوبت نسبی) و عوامل زیست‌شناختی (مانند کپک، حشرات، و حتی نوع بشر) نیز در فرایند پوسیدگی و فساد شرکت دارند. برای کمّی کردن وسعت پوسیدگی در مجموعه، بهبود منابع، و طرح راهبردهایی برای این مسئله چند کتابخانه تحقیقاتی در ایالات متحده، در اوایل دهه 1980 بررسی‌هایی را به انجام رسانده‌اند که از آن جمله می‌توان به کتابخانه‌های دانشگاه ییل[16] ، کتابخانه کنگره، و کتابخانه عمومی نیویورک[17] اشاره کرد. نتایج این بررسی‌ها مؤید پیش‌بینی‌های بارو بود. به‌طور مثال، دانشگاه ییل اعلام کرد که 3/44 درصد از کتاب‌های انتخاب‌شده به‌عنوان نمونه، کاغذی شکننده دارند که پس از سه چهار بار تاشدن می‌شکنند، و 7/82 درصد از نمونه‌ها، کاغذی با اسیدیته بالا دارند که در نهایت، نیازمند نوعی مرمت خواهند بود. بررسی‌های کتابخانه کنگره و کتابخانه عمومی نیویورک نیز یافته‌های مشابهی داشتند.

پیشگیری:
حفاظت و نگهداری پیشگیرانه عبارت است از اقداماتی که پیش از بروز خسارت انجام می‌گیرد و پوسیدگی بیشتر را به تعویق می‌اندازد. این اصطلاح یکی از مفاهیم پایه در این رشته محسوب می‌شود. یکی از مؤثرترین گام‌های کتابخانه‌ها برای کند کردن فرایند پوسیدن کاغذ، کاهش دمای هوا در مخازن کتاب است. هرچه درجه حرارت بالاتر باشد، سرعت واکنش‌های شیمیایی، افزایش بیشتری می‌یابد و برعکس. متخصصان کاغذ عموماً معتقدند هر ده درجه سانتی‌گراد کاهش دما عمر کاغذ را تقریباً دو برابر می‌کند.
کتابخانه‌ها می‌توانند برخی گام‌های فوری برای افزایش عمر مفید مجموعه خود بردارند. کتابخانه‌های کوچک‌تر، با بودجه محدود و کارکنان اندک، می‌توانند کتاب‌هایی را که کاغذشان شکننده شده و در چنان شرایط بدی هستند که تجدید صحافی آنها مقدور نیست شناسایی کنند و، تا زمان مرمت یا جایگزینی، در پوششی از کاغذ بدون اسید بپیچند. مواد کاغذی صاف مثل نسخه‌های خطی و نقاشی‌ها را می‌توان با قراردادن صفحات نازک کاغذ قلیایی بین اوراق مورد نظر، در پوشه‌ها یا جعبه‌های دارای ویژگی‌های آرشیوی، نگهداری کرد. مواد کاغذی فوق‌العاده شکننده را که به‌صورت اوراق مجزا هستند، می‌توان در پاکت‌هایی از ورقه نازک پلی‌استر، که با نام‌های مایلار[18] ، اسکاچ‌پَر[19] ، و ملینکس[20] در دسترس است، قرار داد.
بحث و گفت‌وگوی آغازشده در اواسط دهه 1970 میان کتابداران مسئول حفاظت و نگهداری، نمایندگان کارگاه‌های صحافی کتابخانه‌ای، و اعضای مؤسسه صحافی کتابخانه‌ای[21] موجب گردید که شمار روزافزونی از کارگاه‌های صحافی انواع گسترده‌ای از شیوه‌های صحافی و دیگر امکانات حفاظتی را ارائه کنند. به‌طور مثال، در حال حاضر برخی کارگاه‌ها جلدهای سفارشی آماده درست می‌کنند که می‌تواند جانشینی برای تجدید صحافی مجلدات شکننده باشد.

در کتابخانه‌های بزرگی که با مشکلات پوسیدگی در حجم انبوه مواجه هستند، برنامه‌ای ویژه حفاظت و نگهداری، با رهیافتی مرحله‌بندی‌شده می‌تواند طراحی شود؛ به این شکل که ابتدا کارهای ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر را انجام دهند و کارهای پرهزینه‌تر و پیچیده‌تر را به بعد موکول کنند. عنصر کلیدی در اینجا اقدام به برنامه‌ریزی اجرایی است. نخستین گام‌ها باید مشتمل بر موارد زیر باشد: بازرسی تسهیلات فیزیکی ذخیره، بررسی مجموعه برای تعیین گستردگی پوسیدگی بین مواد موجود در مجموعه (در قالب‌های مختلف)، ترسیم چارچوب برنامه‌ای واقع‌بینانه از اقداماتی که با بودجه و واقعیت‌های مربوط به کارکنان کتابخانه‌ای خاص تناسب داشته باشد، طراحی برنامه آمادگی در برابر سوانح، و بازیافت مواد.

در اوایل سال 1980، انجمن کتابخانه‌های تحقیقاتی انجام طرح بلندپروازانه‌ای در زمینه حفاظت و نگهداری را در برنامه کار خود قرار داد که برای ترغیب یکایک کتابخانه‌ها جهت گسترش و بهبود تلاش‌ها در زمینه حفاظت و نگهداری طراحی شده بود. شماری ابزار برنامه‌ریزی و راهنمای کاربردی تولید گردید و نظامنامه‌ای نیز برای برنامه‌ریزی فراهم آمد که رهیافتی نظام‌مند جهت تصمیمات متعدد اداری و سازمانی بود که باید هماهنگ و متناسب با اهداف خدماتی کتابخانه‌ها و منابع موجود و بالقوه آنها اتخاذ شود.

آموزش:
در زمینه حفاظت و نگهداری کتابخانه، ایجاد و گسترش برنامه‌های آموزشی برای چهار گروه ضرورت دارد: کتابداران و آرشیویست‌ها و مرمت‌کاران تازه‌کار و تجربی، متخصصان حفاظت، مجریان برنامه‌های حفاظت و نگهداری، و تکنسین‌های حفاظت و نگهداری که زیر نظر متخصص مرمت کار می‌کنند.
تعداد روزافزونی از مدارس کتابداری در امریکای شمالی و اروپا دروسی را در زمینه حفاظت و نگهداری مواد کتابخانه ارائه می‌کنند. در امریکای شمالی >راهنمای آموزش حفاظت و نگهداری<[22] که توسط انجمن کتابداران امریکا منتشر شده است، منبع اطلاعاتی مهمی به‌شمار می‌رود. تا 1981 هیچ دوره کارشناسی ارشدی برای آموزش مرمت‌کاران کتاب و مسئولان حفاظت و نگهداری وجود نداشت. در آن سال، مدرسه خدمات کتابداری دانشگاه کلمبیا[23] هر دو برنامه را آغاز کرد که به مدرک کارشناسی ارشد و تحصیلات تکمیلی تخصصی منتهی می‌شد. تا 1992 که این مدرسه تعطیل شد، قریب یکصد فارغ‌التحصیل، این برنامه‌ها را گذرانده بودند و فعالانه در این زمینه کار می‌کردند. پل ان. بنکز مؤسس و مدیر این برنامه‌ها در کتاب >تاریخچه و سمت‌وسوی آینده آموزش حفاظت و نگهداری در امریکای شمالی<[24] (1984) مفصلاً در این باره مطالبی نوشته است. این دوره‌ها در سال 1992 به دانشگاه تگزاس در آوستین منتقل شد. ثمره برنامه‌های دانشگاه کلمبیا افزایش قابل توجه تعداد دوره‌های کارآموزی در زمینه تجهیزات کتابخانه و آرشیو در ایالات متحده و مکان‌های دیگر بود. بعضی از آنها نظیر "مرکز هنرهای کتاب‌آرایی"[25] در شهر نیویورک و "مدرسه صحافی و مرمت کپرنیک"[26] در برکلی کالیفرنیا، دوره‌های کوتاه‌مدتی در زمینه شیوه‌های اسیدزدایی کاغذ، تمیز کردن و مرمت کاغذ، صحافی، و ساختن جعبه ارائه می‌کنند. کتابخانه ملی آلمان در لایپزیک به‌عنوان بخشی از کتابخانه ملی جدید آلمان در اوایل دهه 1990 به این برنامه‌ها افزود.
پژوهش:
علی‌رغم آگاهی در حال افزایش نسبت به اهمیت مسئله حفاظت و نگهداری، بودجه پژوهش‌های بنیانی و کاربردی به‌شکل نگران‌کننده‌ای اندک است. هزینه بالای نیروی انسانی و تجهیزات پژوهش اغلب کتابخانه‌ها را ملزم می‌سازد که بر برنامه‌های تهیه انواع ریزنگارها و درمان‌های فیزیکی تأکید ورزند تا بر تحلیل و پژوهش. آزمایشگاه‌های تحقیقاتی، که امروزه وجود دارند، معمولاً در موزه‌ها یا مؤسساتی واقع شده‌اند که از انواع گسترده‌ای از اموال فرهنگی مراقبت می‌کنند.

علی‌رغم آگاهی از وجود چنین امکاناتی در برخی کشورها، در سال 1990 هیچ راهنمای بین‌المللی از مراکز تحقیقاتی حفاظت و نگهداری وجود نداشت. شناسایی این‌گونه امکانات و افرادی که به تحقیق در این حوزه اشتغال دارند و نیز حوزه تحقیقاتی آنها، به‌طور غیرمستقیم و از طریق مجلات این حوزه امکان‌پذیر است. از میان این مجلات می‌توان به اسامی زیر اشاره کرد اخبار اداره حفاظت<[27] >چکیده فنی هنر و باستان‌شناسی<[28] ، >مطالعات حفاظت<[29] ، و >مجله مؤسسه امریکایی حفاظت<[30] .
فن‌آوری‌ها و روندهای آینده:

گام‌های بلند مهمی در ایجاد فن‌آوری‌های جدید و تطبیق دادن فن‌آوری‌های موجود، برای کاهش مسائل و مشکلات حفاظتی کتابخانه‌ها و آرشیوها برداشته شده است. نمونه پیشرفت‌های اخیر عبارتند از: کار تودور استامبولوو[31] و دیگران در آزمایشگاه تحقیقات مرکزی بر روی اشیای هنری و علمی در آمستردام هلند، در زمینه حفاظت و نگهداری چرم؛ تحقیقات بروسی جی. هامفری از شرکت نوواتران، در کلیرلیک ویسکانسین[32] در مورد کاربرد فن‌آوری پوشش یکدست پاری‌لن[33] به‌عنوان وسیله‌ای برای استحکام بخشیدن به کاغذ؛ و موفقیت ریچارد اسمیت در به‌وجود آوردن نظام اسیدزدایی کتاب به روش غیرمحلول به نام وی‌تو[34] که در آرشیوهای عمومی کانادا مورد استفاده قرار گرفته است. از شیکاگو نیز ویلیام مینتر مرمت‌کار کتاب با همکاری پیتر مالوش، نخستین دستگاه جوشکاری پلی‌استر را برای قرار دادن اسناد شکننده بین دو لایه پلی‌استر به‌منظور حفاظت آنها، که مؤثرتر از روش‌های سنتی است، ساختند.

چند شرکت بازرگانی، که وجود بازار بالقوه‌ای را در روش‌های حفاظت و نگهداری حس کردند، برنامه‌هایی را برای ارائه خدمات اسیدزدایی بر اساس فن‌آوری‌هایی نظیر استفاده از بخار دی‌اتیل روی اعلام داشتند. به هر حال، تا اوایل دهه 1990 فقط شرکت شیمیایی آکزو باقی ماند. این شرکت با کتابخانه کنگره کار می‌کرد و خدمات خود را بر اساس استفاده از فرایند بخار دی‌اتیل روی متمرکز کرده بود.
کتابخانه ملی بریتانیا، با همکاری گروه اوپترونیکز[35] در کمبریج انگلستان، اسکنر و رقمی‌ساز مخصوص کتاب درست کرده‌اند که اجازه می‌دهد محتوای کتاب‌ها و دیگر مواد کتابخانه‌ای برای ذخیره در رایانه و انتقال به مقصدهای دور، به‌شکل رقمی الکترونیکی درآیند. این تبدیل به‌سرعت، و بدون وارد آمدن خسارت به اصل مواد، انجام می‌گیرد.

کتابخانه کنگره، از طریق برنامه آزمایشی دیسک نوری که در 1982 آغاز گردید، کاربرد فن‌آوری دیسک نوری را برای حفاظت و مدیریت مجموعه‌اش مورد ارزیابی قرار داد و هزینه و مزایای چنین فن‌آوری را به هنگام استفاده در محیط کار تعیین کرد. اولین دستگاه از شش دستگاه ویدئو دیسک قیاسی، همراه با گرداننده و صفحه نمایش آن، در حال حاضر در قرائت‌خانه مواد چاپی و عکس نصب شده است. به‌کمک این وسیله، هر مراجعه‌کننده به کتابخانه می‌تواند به‌سرعت، 40000 عکس، پوستر، و دیگر اقلام تصویری پراستفاده را دسته‌بندی کرده یا مورد مطالعه قرار دهد.

در مرحله دیگر این برنامه، در حال حاضر نظامی آزمایشی در دست اجراست که از صفحه‌های فشرده رقمی برای ذخیره رایانه‌ای اطلاعات در حجم انبوه، حفاظت، و بازیابی مواد چاپی شامل متن و تصاویر نیمسایه استفاده می‌کند.نقطه عطف مهم در پیدایش استانداردها با انتشار استاندارد ملی امریکا تحت عنوان >دوام کاغذ برای مواد چاپی کتابخانه‌ای<[36] (استاندارد ملی امریکا 1984-48/39Z) شکل گرفت. این استاندارد حاصل کار "کمیته رهنمودهای تولید کتاب‌های دارای عمر طولانی" بود که توسط شورای منابع کتابخانه‌ای در فاصله سال‌های 1979-1982 سازماندهی شده و بودجه آن توسط بنیاد ملون تأمین می‌گردید. کار بر روی دومین استاندارد یعنی "استاندارد روش ذخیره اسناد کاغذی کتابخانه و آرشیو"[37] در حال پیشرفت است. این کار توسط مؤسسه ملی حفاظت و نگهداری[38] ، و با حمایت مالی کمیسیون ملی انتشارات و اسناد تاریخی، سازماندهی شده است.

به دنبال گزارش نهایی انجمن دانشگاه‌های امریکا و شورای منابع کتابخانه‌ای در زمینه حفاظت و نگهداری، کمیسیون جدیدی در زمینه دستیابی به حفاظت تأسیس گردید تا نوعی راهبرد جهانی برای فعالیت‌های حفاظتی سازماندهی و هماهنگ کند. پاتریشیا باتین به‌عنوان نخستین رئیس این کمیسیون منصوب گردید. این کمیسیون تاکنون مطالعاتی را سازماندهی کرده، میزبان چندین همایش بوده، و هزینه اجرای طرح‌های بسیاری را در زمینه حفاظت و نگهداری تأمین کرده است.

سالیابی ترمولومینسانس

(tld) 
سالیابی به روش ترمولومینسانس بر اساس اندازه گیری میزان انرژی ذخیره شده مواد رادیو اکتیو در بلورهای یک نمونه انجام می‌شود. برای سفال و سرامیک میزان این انرژی رابطه مستقیم با مدت زمانی که از پخت نمونه و یا عمر آن می گذرد دارد. مقدار نمونه لازم برای سالیابی با این روش حدود 50 تا 100 میلی گرم است. 
با این روش می‌توان قدمت اشیاء سفالی، آجر، رسوبات زمین‌شناسی و سنگ‌های آتشفشانی را تعیین کرد و با بهره گیری از روش‌های آماری قدمت آنها را با خطای بسیار کمی محاسبه نمود.

سالیابی با استفاده از واپاشی ایزوتوپ‌های پرتوزا

برای سالیابی سنگ و رسوبات می‌توان از ایزوتوپ‌های پرتوزا استفاده کرد. این ایزوتوپ‌ها نیم عمرهای مختلف دارند و برای روش‌های مختلف سالیابی استفاده می‌شوند.با اندازه گیری غلظت فعلی و تخمین غلظت اولیه و با توجه به نیم عمر هر ایزوتوپ پرتوزا می‌توان قدمت نمونه حاوی آن ایزوتوپ را معلوم کرد. مبانی نظری این روش‌ها چندان پیچیده نیست، اما روند نمونه‌سازی و اندازه‌گیری غلظت به دلیل میزان کم و گاه ناچیز ایزوتوپ مورد نظر در نمونه می‌تواند بسیار پیچیده و مستلزم صرف وقت بسیار باشد. روش‌های سالیابی با استفاده از واپاشی ایزوتوپ‌های پرتوزا بیشتر در پژوهش‌های زمین‌شناسی استفاده می‌شود.
اندازه گیری غلظت پتاسیم و محاسبه قدمت

در هنگام تشکیل کانی‌های حاوی پتاسیم از یک توده آتش‌فشانی، گاز آرگون تماماً از این توده مذاب خارج می‌شود. در واقع می‌توان گفت که ساعت سالیابی پتاسیم- آرگون روی صفر قرار گرفته است. از زمانی‌که سنگ شروع به سرد شدن می‌کند، با واپاشی پتاسیم 40 و تبدیل آن به آرگون 40، گاز آرگون تولید شده در سنگ محبوس می‌شود. قدمتی که از این روش برای یک نمونه بدست می‌آید، زمانیست که از سرد شدن سنگ و تولید گاز آرگون محبوس شده در سنگ گذشته است. در این روند با کاهش غلظت اولیه پتاسیم، گاز آرگون تولید می‌شود. 

برای تعیین قدمت یک نمونه باید ابتدا غلظت پتاسیم و آرگون موجود در نمونه را که شامل همه ایزوتوپ‌های این دو عنصر است، به دقت اندازه‌گیری نمود و سپس غلظت ایزوتوپ‌های پتاسیم 40 و آرگون 40 را با توجه به درصد فراوانی هر یک در طبیعت محاسبه کرد. غلظت پتاسیم نمونه را می‌توان با روش‌های معمول تجزیه شیمیایی مانند نورسنجی شعله‌ای یاروش فعال‌سازی نوترونی تعیین کرد.

برای اندازه گیری پتاسیم با نورسنجی شعله‌ای باید نمونه را تا حدود 1000 درجه سانتی‌گراد (بسته به نوع نمونه)حرارت داد و با افزودن اسیدها و حلال‌های مناسب، آن را به‌ حالت محلول درآورد. بدین صورت که نمونه ابتدا در بوته‌ای از جنس پلاتین که قبلا" به وزن ثابت رسیده ریخته و در کوره‌ای تا دمای حدود 1000درجه‌سانتی‌گراد به مدت 5/1 ساعت حرارت داد. بعد از در‌آوردن بوته حاوی نمونه مورد‌ نظر از کوره آن را در کپسول چینی قرار داده و با اضافه کردن اسید کلریدریک 50% و قرار دادن روی حمام بن‌ماری آن را به‌صورت محلول درمی‌آوریم و سپس با استفاده از کاغذ صافی و قیف در بالن‌های 500 میلی‌لیتری محلول بدست آمده را صاف می‌کنیم و از محلول زیر صافی پس از رسیدن به حجم مورد نظر برای اندازه‌گیری پتاسیم با دستگاه نورسنجی شعله‌ای استفاده می‌شود

 

نقش شیمی در میراث فرهنگی ، یکی ، شناخت مواد و تشخیص سیر تحول فن

 

نقش شیمی در میراث فرهنگی ، یکی ، شناخت مواد و تشخیص سیر تحول فن آوری است. اما از آن مهمتر ، چیزی است که در دنیا تحت عنوان «Conserration Science» یا «پژوهشهای آزمایشگاهی در امر حفاظت» یاد می‌شود. ترجمه «مرمت» در زبان فارسی به معنی وصله - پینه کردن چند تکه و ترمیم و تهیه در ذهن است، در صورتی که مفهوم مرمت یک اثر تاریخی ، کاری است که یک پزشک در مورد بیمار انجام می‌دهد. همان کار را مرمت‌گر در مورد اثر تاریخی انجام می‌دهد.

اثر تاریخی ، ابتدا مطالعه عینی می‌شود که به آن مستندنگاری می‌گویند، سپس با استفاده از شیمی، فیزیک و زیست شناسی نوع آسیبهای آن تشخیص داده می‌شود، یا آسیب شناسی می‌شود. آنگاه روشهای درمان که در مرمت به آن استحکام بخشی می‌گویند، شروع می‌شود که حاصلش ، طولانیتر کردن عمر اثر فرهنگی است. 

فرهنگ و دانستنیهای علمی و عملی برای نگهداری و ترمیم آثار هنری


سریشم (Colle Forte – Glue ) قوطی و ظرف سریشم یکی از مهمترین وسایل کارگاه تعمیر مبل و اثاث چوبی بشمار می‌آید بهتر است ظرفی برای این کار در نظر بگیرند که دارای دو قسمت جداگانه باشد ، در قسمت داخلی قطعات خوردشده سریشم را ریخته و روی آن را آب بریزند و مدتی بگذارند تا خیس شود ، قسمت خارجی را تا نیمه فقط آب ریخته و مجموعه را روی چراغ بگذارند و حرارت دهند تا سریشم کاملا ذوب گردد اگر غلظت خمیر حاصل بیشتر از حد لزوم باشد کمی آب بدان بیفزایند در هنگام افزودن آب باید جانب احتیاط رعایت شود تا مخلوط بیش از اندازه رقیق نشود و خاصیت چسبندگی خود را از دست ندهد (وجود آب داغ در ظرف خارجی از سرد شدن ) در اکثر موارد چسبندگی به حدی است که قطعات مورد نظر را کاملا به یکدیگر می چسباند ولی در بعضی موارد از نظر احتیاط لازم است قطعات چسبیده شده را به کمک اتصالهای اضافی یا پرچ کردن نواحی مورد نظر تقویت نمایند تا بتواند در مقابل کشش مقاومت بیشتری از خود نشان دهد سریشم را چنانچه در مورد چسب بیان گردیده است نباید بیش از اندازه بکار برند و بعد از این که قطعات سریشم زده را روی یکدیگر قرار دادند ، محل اتصال را تا هنگام سخت شدن سریشم بکمک گیره‌های مناسب تحت فشار قرار دهند آغشتن بسریشم باید در فضای گرم انجام گیرد و هر گاه سطح قطعه چوب سردی را بسریشم بیالایند پیش از اینکه قطعات سریشم زده بیکدیگر متصل شوند ذرات سریشم دلمه میشود و اتصالی که بدین طریق حاصل میشود سست و کم دوام میگردد بنابراین بهتر است سطوح مورد نظر را قبل از آغشتن بسریشم گرم نمایند ضمنأ این نکته را نیز یادآوری مینماید که پیش از آغشتن سطوح بسریشم باید آنها را با یکدیگر مقابله نمایند تا پس از اتصال نیازی بخراطی یا تراشیدن و غیره نباشد . 

سفیداب سرب یا سفیداب شیخ (Blanc de Geruse – WhiteLaed – Flake White) این جسم از نظر شیمیایی ئیدروکربنات سرب است و اگر در مجاورت ترکیبات گازی شکل گوگرد قرار گیرد بسولفور سیاه رنگ مبدل میشود ، باید در نظر گرفت که مقداری از این ترکیبات گوگردی بوسیله دوده و گازهای حاصل از احتراق سوختهای مختلف از قبیل فرآورده‌های نفت و زغال سنگ [48] در فضا پخش میشود و و تابلوهای نقاشی را که دارای سفیداب سرب میباشد سیاه میکند.

برای ترمیم و اصلاح این قبیل تابلوخای نقاشی کافی است نواحی سیاه شده را بمحلولی از آب اکسیژنه در اتر بیالایند ، در نتیجه سولفورهای سیاه رنگ سرب اکسید شده و بسولفات سفید رنگ سرب مبدل میشوند و نقاط سیاه شده مجددأ سیاه رنگ میگردند . یادآوری این نکته را ضروری میداند که آب اکسیژنه ممکن است روی سایر مواد رنگین نیز تأثیر نموده و تابلو نقاشی را فاسد نماید ، بنابراین باید در هنگام استفاده از محلول آب اکسیژنه در اتر کمال احتیاط مراعات گردد باینطریق که فقط نقاط سیاه شده باین ماده آغشته شوند ، اگر نواحی وسیعی سیاه شده باشند ممکن است قطعات مناسبی از کاغذخشک کن سفید را بشکل مناسب بریده و پس از اشباع کردن در محلول مزبور روی ناحیه سیاه شده بگذارند

سلولوئید (Celluloid) سلولوئید یکی از مواد پلاستیک است و آنرا از ترکیب نیترو سلولز (Nitro Cellulose) و کافور (Camphor) تهیه میکنند این جسم در یکصد درجه نرم و قابلیت قالبگیری پیدا میکند ، اشیاء سلولوئیدی در آب غیر محلولندو آسیبی نمی بینند ولی در آستن (Acetone) و آستات آمیل(Anyl Acetate) و الکل حل میشوند اگر مقداری سلولوئید در آستن و آستات آمیل حل نمایند چسب یا ورنی بسیار مفیدی بدست میآید البته نتیجه عمل بعبارت دیگر مشخصات جسمی که بدست میآید بمقدار حلال بستگی دارد

سمباده (Emeri – Emery) این ماده مخلوطی است از (Corunoum) و (Magnetite؛) [49] و بعضی مواد معدنی دیگر جسمی است بسیار سخت که از آن کاغذ سمباده و چرخ سمباده و غیره تهیه کرده و به عنوان ساینده (Abrasive) برای سائیدن و پرداخت کردن اشیاء مختلف بکار میبرند (مراجعه شود به درجه سختی اجسام و ساینده‌ها در شماره‌های قبل )

سنگها (Pierres – Stones) سنگهایی که در کارهای مختلف هنری بکار میروند انواع گوناگون دارند در بعضی مواد خواص مکانیکی سنگها جهت استفاده در ابنیه و کارهای ساختمانی مورد توجه است ولی در هنرهای ظریفه بیشتر وضع ظاهری و نقش و نگار طبعیی آن مورد نظر میباشد ، از این رو در اینجا از سنگهایی بحث میشود که در رشته‌های مختلف هنرهای زیبا هر یک از آنها میتوانند به طریقی مورد استفاده قرار گیرند . 
در شماره‌های پیشین درباره ،(Chalcedony ) و (Calcite ) و (Basalt) و (Breccia) و (Obsidian) و (Serpentine ) و (Soapstone) و (Feldspar) و (Haematite) و (Jade) و (Diorite) بطور مستقل یا در مبحث سختی اجسام ذکر شده است . اینک نیز چند نوع سنگ که هر یک به طریقی در کارگاههای هنری مورد استفاده قرار میگیرند بطور مختصر بیان میشوند مرمر سفید (Alabastre) و مرمر معمولی (Marble) فارسی و سنگ گچ(Gypsun) و کوارتز (Quartz) بعدأ ذکر خواهند شد . 
سنگ پا (Pierre ponce- pumice powdrer) سنگ متخلخلی است که از صخره‌های آتشفشانی بدست میآید گرد آن را بعنوان ماده ساینده نرمی برای پرداخت کردن بکار میبرند . 
سنگ ساب (Huile De pierre – Oil Stone) این سنگ را برای تیز کردن لبه ابزار برنده بکار میبرند سه نوع سنگ برای این منشور بکار میرود که به سنگهای ترکی ، هندی و ارکانزاس‌معروفند که فقط نوع هندی آن مصنوعی است و به سه شکل زبر و متوسط و نرم تهیه میشود . 
سنگ کار نکرده را در روغن زیتون یا روغن ماشین سبک (روغنی که برای روغن کاری قسمتهای متحرک ماشینهای دستی بکار میرود ) فرو میبرند تا کاملا اشباع شود گاهگاهی باید سنگ را تمیز نمایند و برای این منظور از نفت استفاده میکنند . سنگ ساب کار کرده از سنگ نو و غیرمستعمل میباشد .
سنگ محک (Pierre de touche – Touch stone) سنگ سیاه سختی است که مورد استفاده جواهر سازان و زرگرها میباشد ، طرز کار به این طریق است که اشیاء ساخته شده از طلا یا نقره را با شدت روی سنگ میکشند تا اثری از فلز بر سنگ به جا ماند ، سپس این اثر را با اسید شسته و آنچه را باقی میماند با اثری که از کشیدن طلای معلوم العیاری بر سنگ نقش میبندد مقایسه مینمایند در بعضی کشورها به جای سنگ محک از سوزنهای محک که برای همین منظور تهیه میشود استفاده میکنند این سوزنها را (Testing needle) مینامند

سوبلیمه (Sublime Corrosif – Corrosive Sublimate) ماده‌ای است سنگی و ضد عفونی کننده‌ای است بسیار قوی که در علم شیمی کلرور مرکریک (Mercuric chloride)نامیده میشود (دو جسم متمایز از ترکیب جیوه و کلر بذست میآید :سوبلیمه که در آن آتمهای جیوه دو ظرفیتی هستند و هر یک با دو آتم کلر ترکیب میشوند . چنانچه ذکر شد جسمی است بسیار سمی کالمل (Calomel )که در آن اتمهای جیوه یک ظرفیتی هستند و هر یک با یک اتم کلر ترکیب میگردند و در شیمی کلرور مرکور (Mercurous Chloride ) نامیده میشوند و مورد استعمال داروئی دارد از لحاظ ظاهر هر دو ماده سفید رنگ و بیکدیگرشبیه اند )در هنگام بکاربردن سوبلیمه ترکیب شده و جسم غیر محلولی میسازد .
از خاصیت ضدعفونی کننده سوبلیمه برای (Sterilisation) اشیاء استفاده میکنند ، معمولا محلول دو در صد سوبلیمه در الکل را برای کشتن کفکها ، قارچها و حشرات بکار میبرند گاه مقدار کمی سوبلیمه به چسب سیریشم میافزایند تا از هجوم حشرات به این ماده جلوگیری شود .[50] 
گاهی نیز محلول سوبلیمه را بصورت افشان (Spray) برای ضد عفونی کردن اثاث مورد نظر بکار میروند لکن به سبب سمیت زیاد این ماده بهتر است از این روش صرفنظر گردد و بجای این کار ممکن است اشیائی را که در معرض هجوم حشرات هستند به کمک برسی به محلول سوبلیمه بیالایند

سود محرب (Soude Caustipue – caustic soda) این جسم در علم شیمی ئیدرات دو سود (Sodium hydroxide) نامیده میشود ، جسمی است قلیایی و بشکل میله‌های استوانه‌ای شکل در بازار یافت میگردد محلول پنج در صد آن را در آب برای زدودن لکه‌های ناشی از مواد آلی (Organic) بکار میبرند لکه‌های چای با این دارو به آسانی پاک میشوند لکن چون منسوجات و اجسام متخلخل را نیز فاسد مینمایند لذا آنرا منحصرا برای پاک کردن اشیاء سنگی و چینی بکار میبرند

سولفور دو کربن (Sulfure De Carvon – CarbonBisulphide) این جسم که بی سولفور یا دی سولفور دو کربن نیز نامیده میشود مایعی است بیرنگ و فرار (Volatile) که بخارات بدبوی قابل اشتعالی از آن متصاعد می گردد این دارو مورد استعمال زیادی دارد ، موثرترین ماده ضد موریانه بشمار میآید ، به عنوان حلال مواد چربی کائوچو ، فسفر گوگرد ، وید بکار میرود در کارهای هنری بیشتر به عنوان حلال ورنیها و رنگهای نقاشی از آن استفاده [51] میشود

سیانور دو پتاسیمCyanure de potass –potassiumcyanide این جسم از نظر شیمیایی یکی از نمکهای آسید سیانیدریک (Acide Cyamhydripue – Hydrocyanic Acid) که (AcidePrussipue – Scheeles acid) نیز نامیده میشود بشمار میآید گاهی به جای آن نمک سدیم اسید مزبور را بکار میبرند ، به هر حال اسید نامبرده به نمکهای سدیم یا پتاسیم آن اجسام بسیار خطرناکی بوده و سموم سریع‌الاثر میباشند و در هنگام بکار بردن آنها باید احتیاط لازم رعایت گردد محلول پنج در صد سیانول دو پتاسیم را در آب برای پاک کردن اشیاء نقره‌ای تار شده بکار میبرند

سیاه قلم (Graver A l aev forte – etching) انتقال طرح یا نقشه را بر روی اشیاء فلزی با شیوه‌های گوناگون انجام میدهند در ایران این عمل بیشتر در مورد اشیاء نقره‌أی و برنجی به کمک قلم مخصوصی انجام میگیرد در کشورهای اروپایی این کار به کمک اسید و بر روی فلزات کم ارزش مانند مس به عمل میآید به این طریق که روی شیئی مسی را با ماده ضد اسیدی میپوشانند سپس به کمک قلم مخصوصی طرح مورد نظر را روی این ماده نرم به آسانی حک میکنند تا سطح براق فلز نمایان گردد سپس شیئی را در حمام اسید فرو میبرند (برای این منظور گاهی از جوهر شوره (Nitricacid) و گاهی از مخلوط آسید سولفوریک و بیکربنات پتاسیم (Potassium bichromate) استفاده میکنند ) اسید بر قسمتهای فلزی که پوشش آن بوسیله قلم [52] پاک شده است اثر کرده و به اصطلاح آنرا « میخورد » در مواردی که بخواهند عمق نواحی مختلف در طرح مورد نظر یکسان و یکنواخت نباشد

بعد از مدت کمی شیئی را از اسید درآورده و روی قسمتهایی را که نمی خواهند بیشتر خورده شود با ورنی میپوشانند و مجددأ در اسید فرو می برند به این طریق پس از خاتمه عمل عمق قسمتهای خورده شده یکنواخت نخواهد شد (مثلأ در منظره‌ها عمق آسمان معمولا کمتر از سایر قسمتها است ) به جای مس میتوان فلزات دیگری را بکار برد لکن در هر مورد باید تغییراتی در محلول اسید بدهند در گراورسازی نیز از این شیوه استفاده کرده و گراورهای لازم را به این طریق تهیه کرده و به مرکب آغشته می نمایند ، سپس تحت فشار کافی صفحات کاغذی را بر آن نهاده و طرح مورد نظر را بر آن منعکس مینمایند (مراجعه شود به حکاکی در شماره‌های قبل)

سیلیس (Sihce – Silca) از نظر شیمیایی اکسید سیلیس (Silicon dioxide) می باشد و قسمت اعظم مواد معدنی از قبیل سنگ چخماخ (Silex – flint) و شن (Sable – sand) و در کوهی (Quartz) را تشکیل میدهد و به صورت شن برای تهیه شیشه بکار می رود به طوری که در محبث اسیدها و در حکاکی روی شیشه ذکر شده است اسید فلوریدریک (Hydrofluoric acid) بر سیلیس تأثیر میکند و به اصطلاح آنرا میخورد واکنش شیمیایی این اسید بر اجسام سلیس دار (مانند شیشه ) تا حدودی پیچیده است ولی میتوان گفت که از تأثیر آنها بر یکدیگر رازی بنام [53] فلورور سیلیس Silicon tetrafluoride متصاعد شده و اثر آن در جاهایی که اسید اثر کرده است به جا میماند (برای اطلاع از خواص این اسید و طرز استعمال آن و همچنین روش حکاکی روی اجسام شیشه‌ای مراجعه شود به محبس اسیدها در شماره‌های قبل)
در تجارت جسم شفاف و روانی بنام شیشه محلول یا شیشه مایع (Verre soluble – water Glass) عرضه میشود که از ترکیب شیمیایی آن سیلیکات سدیم (Sodium silicate) میباشد و موارد استعمال گوناگونی دارد ، مثلأ برای نگاهداری تخم مرغ بکار میرود از این ماده برای تهیه بعضی سنگهای مصنوعی استفاده میکنند ، اگر اشیاء سفالی یا سنگی را به این ماده بیالایند نه تنها از نفوذ رطوبت بداخل آنها جلوگیری مینماید Waterproofing بلکه این اشیاء را در مقابل آتش نیز محافظت میکند(Wireprooflng) این جسم را در تجارت گاهی (Soluble glass) نیز مینامند

به عنوان مثال میتوان با استفاده از فرمول زیرین سنگهای مصنوعی شبیه گرانیت (Granite) تهیه نمود . 
آهک (Chaux – line) یکصد قسمت شیشه محلول سی و پنج قسمت کبالت یکصد و بیست قسمت و سنگریزه (شن نسبتأ درشت ) یکصد و هشت قسمت اگر کمی اکسید فلزات رنگین نیز به مخلوط مزبور بیفزاید سنگهای مصنوعی با رنگهای گوناگون بدست میآید

برای محافظت اشیاءسنگی بهتر است آنها را نخست به محلولی از سیلیکات سدیم آغشته سپس با برسی که در محلول کلر کلسیم (CalciumChloride) فرو برده بوده‌اند پرداخت نمایند

شاخ (Corne – Horn) گاهی شاخ حیوانات مخصوصأ شاخ بعضی چارپایان را برای تهیه آثار هنری و تهیه اشیاء ظریف بکار میبرند در قرون گذشته از این ماده برای تهیه انفیه دان استفاده میکردند گاهی نیز اوراق شفاف شاخ را برای محافظت صفحات کتب نفیس یا اوراق پارشمن (Parchnent) بکار میبرند برای پاک کردن اشیاء شاخی کثیف شده معمولا از آب گرم استفاده میکنند و برای مرمت اشیاء شاخ شکسته ممکن است چسبهای سلولوئیدی را بکار برد (مراجعه شود به انواع چسبها در شماره‌های گذشته ) برای پرداخت کردن اشیاء شاخی بهتر است پارچه چرخ پرداخت را بگرد گل سفید بیالایند و با سرعت نسبتأ زیاد چرخ را به حرکت درآورند  اشیاء شاخی ممکن است مورد هجوم حشرات واقع شوند در این قبیل موارد برای محافظت آنها میتوان محلول دو درصد سوبلیمه در الکل را با موفقیت بکار برد

روشهای بکار برده در بالا را میتوان در مورداشیاء ساخته شده از کاسه سنگ پشت نیز بکار بست . 
شیشه (Verre – Glass) منظور از ذکر این مطلب در اینجا بیان و تشریح خواص شیمیایی و فیزیکی و طرق تهیه انواع شیشه نمیباشد بلکه منظور ذکر چند طریقه برای نگهداری و مرمت اشیاء شیشه‌ای است .
اگر شیئی شیشه‌ای خراش برداشته و به طور سطحی مخطط شده باشد میتوان آنرا به کمک قطعه‌ای از جیر (Chamois Leather) که بگرد معروف بخاک پرداخت جواهر سازی (Jeweller,s Rouge) آغشته شده است با کمی فشار سائیده و تقریبأ بحالت اصلی برگردانید البته خراشهائی را که بسبب بدنما شدن اشیاء نشده و برعکس نشان دهنده سن و قدمت اشیاء نیز میباشند نباید از میان برد (مانند خراشهائی که با گذشت زمان در پایه گیلاسهای پایه بلند قدیمی ظاهر میشوند .)

اشیاء شیشه‌ای معمولأ شفاف بوده و در عین حال دارای جلا و صیقل سطحی نیز میباشند ، چنانچه سطح آنها آبله گون شده و چاله دار شود . برای اعاده صیقل آنها میتوان به روشی که در بالا اشاره شد متوسل گردید ، البته در حالت اخیر اجرای این روش دقت و حوصله زیادتری لازم دارد و اشخاص کم حوصله می توانند به جای این کار از روغن یا ورنی جلا استفاده نموده و صیقل اشیاء شیشه‌ای آبله دار را اعاده نمایند ، طبیعی است که موفقیت در این روش اخیر بمراتب کمتر از روش پیشین میباشد .

گاهی ظروف شیشه‌ای مخصوصی نگهداری آب کدر میشوند ، تار شدن آنها بسبب رسوب تدریجی ترکیبات آهکی است برای برطرف کردن کدورت کافی است ابتدا آنها را برای مدت چند روز از آب باران یا آب مقطر پر کنند (از آب لوله نباید استفاده کرد ) سپس با برسی که موهای نرمی دارد رسوب داخل ظرف را پاک نمایند . اگر رسوب آهکی به آسانی پاک نشد مقدار کمی جوهر نمک (اسید کلرئیدریک ) رقیق به آب داخل ظرف اضافه میکنند

برای پاک کردن رسوب مواد آلی (Organic) از روی اشیاء شیشه‌ای آنها را در محلول پنج درصدی از سود محرق (Sodium Hydoxide) فرو برده و پس از پاک کردن لکه‌ها ظرفها را در آب جاری کاملا میشویند غالبا در این موارد لازم است که صیقل و جلای قسمتهای لک شده را اعاده نمایند برای این منظور بهتر است به روشی که در بالا بیان شده است اقدام نمایند

برای پاک کردن لکه‌های ناشی از مواد آلی بر روی ظروف شیشه‌ای قدیمی بهتر است بجای سود محرق ، مسواکی را به محلول پنج در صدی از کربنات آمونیوم (Ammonium Carbonate) فرو برده و لکه ها را به آرامی با آن پاک نمایند

اکثر خمیرها و داروهائی را که برای صیقلی کردن اشیاء فلزی در بازار یافت میشوند میتوان برای جلادار کردن اشیاء شیشه‌ای نیز بکار برد مشروط بر اینکه این مواد را به کمک قطعه‌ای از پارچه نرم بر قسمت لک شده شیشه کشیده و مدتی بگذارند تا خشک شده و ورقه بسیار نازک جلاداری بر شیشه رسوب نماید . بالاخره آن را با قطعه‌ای از پارچه نرم و تمیز پرداخت نمایند برای تهیه مخلوط جلا میتوان مقدرای منیزی کالسیند (Calcined Magnesia) را در بنزن (Benzene) که مایعی است فرار و در تجارت نوع تصفیه نشده آن بنام بنزول [55] (Benzol) ارائه میشود این حلال غیر از بنزن معمولی است (Benzine) که از تقطیر نفت به دست میآید ) حل میکنند تا به شکل خمیر و بعبارت بهتر نیمه مایع در آید ، جسمی که بدین طریق بدست میآید برای پرداخت کردن آئینه‌ها و قاب عکسهای شیشه‌ای و شیشه‌های پنجره و نظائر آن بسیار مفید است .برای تمیز کردن اشیاء شیشه‌ای بهترین و ساده‌ترین راه شستن آنها در آب گرمی است که بدان مقداری آمونیاک افزوده باشند بشرط آنکه بلافاصله آنها را با پارچه نرم و تمیزی خشک کنند . 
مرمت کردن ظروف شیشه‌ای کاری است کاملا فنی و نسبتأ دشوار ، ظروف شیشه‌ای نسبتأ ضخیم را میتوان مانند اشیاء چینی و سفالی پرچ کرد ( روش عمل در شماره‌های آینده تحت عنوان مرمت اشیاء چینی بیان خواهد شد .اشیاء شیشه‌ای شکسته را ممکن است با چسب مناسبی چسبانید (برای انتخاب چسب مراجعه شود بانواع چسبها در شماره‌های قبل اگر لبه ظروف شیشه‌ای مخطط شده یا ترکهای کوچکی برداشته باشد ممکن است با چرخ خراطی ظریفی قسمتهای مخطط شده را خراطی کرده و تراشید . اجرای این کار در مورد ظروف شیشه‌ای تراش دار عمل طراز ظروف ساده شیشه‌ای میباشد و در موارد لزوم حتی میتوان با ایجاد طرحها و تراشهای تازه شکل و فرم تزئینات ظرف را به کلی تغییر داد ، به همین جهت غالبأ فروشندگان ظروف شیشه‌ای و بلوری (Cristal) کارگاه کوچکی مجهز بانواع چرخهای خراطی در دسترس دارند تا ظروف بهادار آسیب دیده را مجددأ تراشیده و بشکل تازه‌ای قابل ارائه نمایند باید در نظر داشت که در بعضی اشیاء شیشه‌ای قدیمی مانند شیشه‌های رومی خرابی و فساد به مراحل پیشرفته‌تری مشاهده میشود و این کار بسبب وجود رطوبت و گاز کربنیک در هوا و رسوب آن بر سطوح ظرف میباشد . در نتیجه واکنشهای شیمیایی قسمتی از شیشه تجزیه شده و نمک قلیا (کربنات سدیم SodiumCarbonate) و سیلیکات کلسیم (Calcium Silicate) بدست میآید شیشه‌هایی را که بدین طریق آسیب دیده‌اند باید به دفعات زیاد در آب مقطر فرو برده و ورنی سلولوئید داری را روی آن بپاشند (انواع ورنیها بعدا ذکر خواهد شد ) . 
برای حکاکی روی شیشه چنانچه قبلأ هم ذکر شده است ابتدا تمام سطوح و جوانب و اطراف شیشه را با موم یا پارافین جامد کاملأ میپوشانند سپس با قلم حکاکی طرح با نقش مورد نظر را روی موم حک میکنند تاشیشه نمایان شود ، آنگاه شیشه را در ظرفی محتوی محلول اسید فلورید ریک (Hydrofluoric Acid) فرو میبرند و مدتی صبر میکنند تا اسید بر قسمتهای عریان شیشه تأثیر نماید سپس شیشه را از حمام اسید خارج کرده و موم را به کمک حرارت با وسایل دیگر کاملأ پاک مینمایند در این حال چنانچه قبلأ نیز در فصل اسید ذکر شده است قسمتهای خورده شده به شکل کدر و گود در سطح شیشه نمایان میگردد و در صورتی که بخواهند طرحها و نقوش حک شده شفاف باشد لازم است به جای فرو بردن شیشه در محلول اسید آنرا در معرض بخارات ناشی از اسید قرار دهند (برای اطلاع از جزئیات و شیوه کار مراجعه شود به اسید فلورئیدریک در شماره‌های قبل اگر تهیه اسید فلوئیدریک از بازار دشوار باشد ممکن است آنرا به طریق زیرین تهیه نمود گرد (Fluorpar) را که بشکل طبیعی بلورهای بیرنگ یا رنگین شده بوسیله ناخالصیهاست در ظرف سربی ریخته و پس از افزودن جوهر گوگرد ( اسید سولفوریک ) بملایمت حرارت میدهند چون گرد نامبرده بالا از نظر شیمیایی فلورور کلسیم (Calcium Fluoride) میباشد در اثر جوهر گوگرد تجزیه شده و اسید فلوریدریک متصاعد می گردد از بخارات حاصل نه تنها برای حکاکی روی شیشه بلکه گاهی نیز برای زدودن زنگ فلزات استفاده میشود

اگر لکه‌هایی در داخل ظروف شیشه‌ای پدید آمده باشد که با وسائل دیگر زدوده نشود بهترین راه برای پاک کردن عبارت از بکار بردن اسید مزبور میباشد ، به این طریق که ظرف را برای مدت سی ثانیه با محلول دو در صد آسید فلوریدریک مجاور نموده و پس از خالی کردن آسید ظرف شیشه را چندین دفعه زیر شیر آب میشویند .

برای تهیه شماره‌های مختلف مجله 

هنر و مردم لطفا در تهران به نقاط زیر مراجعه فرمایند

شعبه‌های کتابخانه امیر کبیر 

کتابخانه جردن

خیابان اسلامبول ساختمان پلاسکو

کتابخانه چهر 

روبروی دانشگاه

کتابخانه سنائی (شماره1

خیابان شاه آباد 

کتابخانه سنائی (شماره2)

خیابان آذر روبروی دادگستری 

دفتر مجله هنر و مردم 

خیابان حقوقی شماره 182

ا استفا ده ازجاروبرقی و برسهای کف روبی و پاکیزه کردن وسایل می توان هاگ این آفتها را از میان برد اما باید توجه داشت که شرایط محیط ازلحاظ نور و دما و رطوبت نیز باید کنترل شده باشد تا محیطی مناسب برای رشد قارچها و کپکها و درواقع میکروارگانیسم ها بوجود نیاید

در کشورهای پیشرفته شیمیدانان و حشره شناسان مشغول آزمایش اشعه های مادون قرمز و ماوراء بنفش و امواج با فرکانس بالا هستند تا روشهای نوینی برای کنترل آفات ابد اع کنند . عده دیگری روی خواص هوای گرم با فشار کم کار می کنند . تمام این جستجو ها حاکی از نگرانی بسیار از اثرات سوء مواد شیمیایی دفع آفات بر روی انسان وبطور کلی موجودات زنده است . همچنین مقاومت بعضی ازحشرات به سموم شیمیایی و حساسیت برخی مواد آلی به مواد شیمیایی زنگ خطرهایی است که از بی حاصلی بسیاری ازاقد امات درکار دفع آفات خبر می دهند

در مورد قارچ ها و روش های جدید بسیاری با موفقیت به مرحله آزمایش گذاشته شده است . قارچها زمانی کاملا ً از بین می روند که درجه حرارت محیط در حد 15 تا 25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی درسطح 50 تا 60 درصد ثابت نگه د اشته شده و تهویه هوای آزاد انجام گیرد . البته درنقاطی مثل ساحل دریا استفاده از د اروهای ضد قاراخیراً فناوری‌نانو در نگهداری و مرمت میراث فرهنگی جهان کاربردهای عملی پیدا کرده است. نانوذرات هیدروکسید و کربنات کلسیم و منیزیم برای مرمت و نگهداری نقاشی‌های دیواری از قبیل نقاشی‌های Maya در مکزیک یا شاهکارهای هنری قرن 15 میلادی در ایتالیا مورد استفاده قرار گرفته‌اند. نانوذرات همچنین جهت ترمیم اسناد کاغذی قدیمی که اسید موجود در جوهر سبب از بین رفتن الیاف سلولزی آنها شده است، به‌کار برده شده‌اند

شهر فلورانس که غنی از منابع فرهنگی بسیار با ارزش است، یکی از مناسب‌ترین مکان‌های برای مطالعات حفظ و مرمت این آثار به حساب می‌آید. پس از وقوع طوفان فلورانس در سال 1966 مرکز تحقیقات علوم سطح و کلوئید (CSGI) توسط پروفسور Enzo Ferroni در دانشگاه فلورانس تأسیس شد. این مرکز نخستین مؤسسه دانشگاهی است که با یک رویکرد علمی به بررسی تخریب میراث فرهنگی پرداخته است

تفاوت قبل و بعد از عملیات مرمت بااستفاده از روش‌های مبتنی بر نانوذرات روی سه نقاشی دیواریایتالیایی

اکنون CSGI پیشرفته‌ترین روش‌های مبتنی بر فناوری‌نانو را برای ترمیم نقاشی‌های دیواری توسعه داده است. این روش‌ها شامل روش‌هایی برای تمیز کردن و حذف صمغ‌ها از نقاشی‌های دیواری و روغنی، تقویت و تثبیت نقاشی‌های آبرنگی، و برای حذف اسید از کاغذ می‌باشند که هم اکنون در نقاط مختلف جهان از آنها استفاده می‌شود.

کاربرد فرآیندهای مبتنی بر فناوری‌نانو جهت تقویت و تثبیت نقاشی‌های دیواری و اسیدزدایی کاغذها گواه روشنی بر پتانسیل فراوان فناوری‌نانو در حراست از میراث فرهنگی است. پراکندگی نانومقیاس مواد، محلول‌های مایسل، ژل‌ها و میکروامولسیون‌ها راه‌های جدیدی برای حفظ و مرمت آثار هنری از طریق ترکیب ویژگی‌های و خواص اصلی مواد نرم و سخت ارائه می‌دهند که امکان ساخت سیستم‌ها و ترکیباتی برای مقابله با فرآیندهای مخرب که بسیاری از شاهکارهای هنری را تهدید می‌کنند، را فراهم می‌سازند

نقاشی‌های Maya در Calakmul: با استفاده از نانوذرات Ca(OH)2 استحکام لایه رنگی بیشتر شده و در برابر پدیده‌های جداشدگی وپودر شدن مقاومتر شده‌اند. پس از عمل مرمت، نقاشی جلا و رنگ‌بندی خود را دوباره بهدست می‌آورد. زیرا پیوستگی مجدد رنگدانه‌ها به لایه سطحی باعث به حداقل رساندن پخشنور که عامل کدر شدن نقاشی است،می‌شود. ترکیباتی برای مقابله با فرآیندهای مخرب که بسیاری از شاهکارهای هنری را تهدید می‌کنند، را فراهم می‌سازند

مطالعات اخیر PieroBaglioni و Rodorico Giorgi نشان داد که استفاده از نانوذرات، روش ساده و موفقی برای مرمت آثار هنری است. مطابق نتایج مطالعات این افراد تا چندی پیش در بیشتر روش‌های مرمت یا حفاظت آثار هنری و مصنوعی از محصولات تجاری استفاده می‌شد که عموماً پلیمرهای سنتزی بودند و برای کاربردهای خاص و ویژه طراحی نشده بودند. استفاده از این پلیمرها در یک محیط کنترل شده برای ترمیم رنگ‌های پوسته پوسته و پودری شده یا چسباندن تکه‌های گچ‌کاری رنگی جدا شده، نتایج رضایت بخشی داده است. ولی در بیشتر این حالات، استفاده از این پلیمرهای سنتزی پس از چند سال اثرات چشمگیری بر روی این آثار به صورت پوسته پوسته و جدا شدن سطوح و تسریع واکنش‌های شیمیایی تخریب کننده آنها، دارد
Baglioni 
عوامل مهم در مرمت موفقیت‌آمیز این آثار را اینچنین شرح می‌دهد که فرآیند مرمت و بازسازی باید سبب تقویت ساختار متخلخل و استحکام لایه‌های سطحی اثر هنری شود. چند قاعده ساده باید برای تعیین یک روش مناسب مورد توجه قرار گیرد

1-      عملیات بازسازی باید برگشت‌پذیر باشد به گونه‌ای که هر وقت که بخواهیم بتوانیم به حالت اولیه برگردیم
2-
باید اطمینان حاصل کرد که مواد شیمیایی به‌کار رفته بیشترین دوام و بی‌اثری شیمیایی را دارند
3-
مواد شیمیایی به‌کار رفته باید بدون تغییر ترکیب شیمیایی اثر مورد عمل و خواص شیمیایی فیزیکی و مکانیکی آن، فرآیند تخریب را معکوس کنند. یعنی مواد اولیه باید تا حد ممکن با جنس و ماده اثر هنری سازگاری داشته باشند

2-      نقاشی‌های دیواری مخصوصاً در اروپا اغلب با آهک آبدار و به شیوه آبرنگی درست شده‌اند. تخریب شیمیایی و فیزیکی به وسیله باران، باد، گرد و غبار، مواد آلاینده و عوامل محیطی دیگر باعث ضعیف شدن ساختار متخلخل و لایه‌های سطحی سنگ‌ها یا نقاشی‌های دیواری می‌شود. این امر به واسطه خوردگی شیمیایی پیونددهنده (binder) که معمولاً کربنات کلسیم است و از بین رفتن چسبندگی بین رنگدانه‌ها و بستر نقاشی، ایجاد می‌شود

3-      روش Ferroni-Dini (شامل دو مرحله: استفاده از محلول اشباع کربنات کلسیم (NH4)2CO3 و سپس عملیات با محلول هیدروکسید باریم Ba(OH)2 ) که به روش باریم نیز معروف است، روشی برای حذف نمک‌های تهدیدکننده نقاشی‌ها و هم زمان تقویت ساختار متخلخل به حساب می‌آید. ولی پودرهای کربنات و هیدروکسید تجاری موجود دارای ابعاد میکرونی بوده و خیلی بزرگتر از حفره‌های موجود در سطح رنگ نقاشی هستند. در نتیجه نمی‌توانند در بستر نقاشی نفوذ کرده و همچنین ممکن است با تشکیل لعاب سفید بر روی سطح، سبب تخریب آثار هنری شوند

4-      انجام فرآیند فوق با نانوذرات در واقع توسعه روش Ferroni-Dini است. پراکندگی نانوذرات پایدار Ca(OH)2 در حلال‌های غیرآبی بسیاری از عیب‌های پودرهای میکرونی را رفع می‌کند. پراکندگی پایدار هیدروکسید کلسیم در بسیاری از کارگاه‌های مرمت آثار هنری در ایتالیا و اروپا به عنوان مواد ثابت‌کننده برای چسباندن دوباره لایه‌های رنگی جدا شده از سطح، همچنین به عنوان عامل تقویت و استحکام آنها، (به جای پلیمرها) با موفقیت‌آمیز به‌کار رفته‌ است

5-      عملیات نگهداری مبتنی بر نانوذرات برای حفظ و مرمت درجا ی نقاشی‌های رنگی و آبرنگی در محل‌های باستانی شهر باستانی Maya مورد استفاده قرار گرفته و نتایج بسیار خوبی به همراه داشته است
هیدروکسیدها و کربنات‌ها جهت نگهداری و بقای کاغذ و چوب نیز به‌کار می‌روند. نانوذرات قلیایی (پراکنده در محلول‌های غیر آبی) تأثیر خوبی در حفظ مواد مبتنی بر سلولز دارند. کاربرد جالب دیگر نانوذرات هیدروکسیدی نقش اسیدزدایی چوب‌های اسیدی کشتی غرق شده معروف Vasa است که حدود 44 سال پیش، پس از 333 سال از اعماق دریا بیرون کشیده شد. چوب‌های این کشتی به واسطه تولید بسیار اسید سولفوریک شدیداً اسیدی شده بودند وpH آنها پایین آمده بود. استفاده از نانوذرات هیدروکسید کلسیم و منیزیم در این مورد باعث خنثی شدن اثر اسیدی و در نتیجه محافظت چوب شد.

نکته:یکی از سوالات دکتری مرمت اشیاء که در ۲۹ آذرماه در اصفهان برگزار شد از مقاله فوق طرح شده بود.

عکس دروازه ملل تخت جمشید نوروز 1391



در تعطیلات نوروز 1391 روزانه بین 100 تا 150 هزار نفر از آثار ثبت جهانی تخت جمشید توسط گردشگران داخلی و خارجی بازدید گردیده است . این آثار در وسعت 12/5 هکتار وسعت صفه سنگی و در کاخ های متعددی ساخته شده که هر ساله تعداد این بازدید کنندگان بیشتر می شود و کارکنان این مجموعه با سعی و تلاش بسیار در جهت حفظ این آثار و همچنین رفاه گردشگران می کوشند .







مقاوم سازی ساختمانها از تئوری تا عمل

به هرحال مسأله مقاوم‌سازی در هر دو زمینه (چه ساختمان‌های قدیم و بافت فرسوده و چه ساختمان‌های نوساز) مطرح می‌باشد. در مورد نوسازی ساختمان‌ها نیاز به ضوابط منسجم‌تری برای کنترل دقیق طراحی، ساخت براساس نقشه‌های اجرائی، جوشکاری صحیح و بتن‌ریزی قابل اعتماد وجود دارد مخصوصاً حتی پس از محاسبات و طراحی مناسب، ضعف جوشکاری در ساختمان‌های فلزی و کم بودن مقاومت بتن در سقف و پی ساختمان‌های فلزی و در کل ساختمان‌های بتنی، معضل بزرگی می‌باشد و هیچ نوع کنترلی بر آنها وجود ندارد. قابل ذکر است که اکثر بتن‌های مصرفی در ساختمان‌های ساخته شده حتی در چند سال اخیر از مقاومت محاسباتی ضعیف‌تر هستند و در هنگام وقوع زلزله، فجایع جبران ناپذیری را بوجود خواهند آورد. در حالی‌که نزد مردم، اسکلت بتنی ساختمان مقاوم‌تری را تداعی می‌نماید. «شن و ماسه شسته نشده، دانه‌بندی غلط، کم بودن عیار سیمان، شل و پر آب بودن بتن برای بتن‌ریزی راحت‌تر با پمپ و ...»، همگی باعث کاهش مقاومت بتن می‌شوند. شرکت‌های تولید بتن، در صورت کاستی مقاومت بتن از میزان تعهد شده، تحت شرایطی فقط حاضر به پرداخت بهای بتن می‌باشند و خسارات وارد بر ساختمان را نمی‌پذیرند. پیشنهاد می‌شود چنین امری مستوجب برخورد کیفری از طریق قوه قضائیه باشد. هرچند بین کسانی که در تهیه ملزومات و آهن آلات و بتن عمداً کوتاهی می‌نمایند و آنان که در این مورد دریغ نمی‌ورزند ولی به علت عدم اطلاع فنی لازم، ساختمان آنها در اجرا ضعیف است تفاوت بسیاری وجود دارد ولی شاید در هنگام وقوع زلزله، سرنوشت هر دوی آنها یکی، یعنی نتیجه تخریب ساختمان و بروز فاجعه انسانی و مالی باشد بنابراین لحاظ نمودن ضوابط قوی‌تر اجرائی و نظارتی و کنترل مضاعف بسیار ضروری به نظر می‌رسد. در جائی که شهرداری گزارش مهندس ناظر مبنی بر عدم خلاف در متراژ ساختمان را با بازدید مضاعف عوامل شهرداری کنترل می‌نماید می‌بایست در مورد اصل بسیار مهم‌تر یعنی استحکام ساختمان، این کنترل مجدد و مضاعف نیز وجود داشته باشدت و تنها به گزارش مهندس ناظر اکتفا ننماید، چون شرایط ساخت و ساز و مسائل تحمیلی از طرف مالک و کارفرما، متأسفانه بنیان‌های این‌گونه نظارت را به کلی سست نموده است و نباید با طرح مسائل شعارگونه از واقعیت آن اجتناب نمود.
مسأله مهم بعدی، قطعات الحاقی و غیر باربر ساختمان مثل دیوارهای اطراف و تیغه‌ها، دست‌انداز بام و بالکن و پنجره و شیشه مخصوصاً نماهای شیشه‌ای می‌باشد که به علت عدم اتصال کافی به سازه ساختمان در اثر وقوع زلزله حتی مواقعی که ساختمان از نظر اسکلت مقاوم باشد، «احتمال جدائی و ریزش» آنها به داخل و خارج ساختمان وجود دارد و حتی در برخی موارد آوار و شیشه بر سر افرادی که در حال خروج از ساختمان هستند فرو ریخته و باعث جراحت و یا فوت آنها گردیده است. باید آیین‌نامه‌های اجرائی برای اتصال کامل این عناصر به سازه ساختمان ارائه گردد و در مورد نماهای شیشه‌ای نیز تجدیدنظر اساسی صورت پذیرد. مسأله مهم بعدی بازسازی ساختمان‌های فرسوده می‌باشد که ظاهر شکیلی به آن می‌دهد و ضعف‌های سازه‌ای آن‌را می‌پوشاند و این در حقیقت خواسته یا ناخواسته نوعی تقلب در ساخت و فروش به حساب می‌آید. در حالی‌که شهرداری‌های مناطق به هیچ وجه نباید به ساختمان‌هایی که استحکام واقعی سازه‌ای ندارند اجازه بازسازی بدهد.      

مقاوم‌سازی:
مقاوم‌سازی در مورد ساختمان‌های بسیار قدیمی که عمدتاً متشکل از دیوار باربر و بعضاً همراه با یک نیمه اسکلت فلزی هستند به علت هزینه‌های بالا و مشکلات اجرائی اگر محال نباشد به غیرممکن نزدیک است. در مورد ساختمان‌های نیمه قدیمی و بعضاً جدیدتر، که به صورت اسکلت بتنی اجرا شده، به علت پوشش میلگرد در داخل بتن و عدم دسترسی آسان به آن و عدم وجود مصالحی که به راحتی به بتن اتصال یابد، تشخیص موارد ضعف و همچنین مقاوم‌سازی آن بسیار مشکل بوده و اجرای ورق و پروفیل فلزی جوشکاری شده روی اسکلت بتنی به صورت وصله و پینه راهگشا نخواهد بود، هرچند در کیفیت و مقاوم بودن بتن مصرفی نیز باید جداً شک نمود.
در ساختمان‌های اسکلت فلزی به علت ماهیت آن، اجرای مقاوم‌سازی عملی‌تر است، لیکن به دلیل هزینه زیاد و تخریب قسمت‌های زیادی از نازک‌کاری و سفت‌کاری برای دسترسی به تیرها و ستون‌ها و اتصالات، و همچنین چند واحدی بودن ساختمان‌ها و عدم حصول توافق هماهنگ در این مورد بین مالکین واحدها، معمولاً از اجرای آن اجتناب می‌ورزند، و در صورت اجرا نیز رسیدن به یک نتیجه ایده‌آل ممکن نمی‌باشد.
در این‌گونه موارد، گزینه بهتر، تخریب و نوسازی کامل ساختمان می‌باشد. به هرحال وضعیت فونداسیون و مقاومت آن در برابر نیروی زلزله نیز باید بررسی گردد.

مدارس:
بنابر مطالب فوق‌الذکر، مقاوم‌سازی در مورد ساختمان‌های خصوصی، عملاً در سطح کلان مطرح نمی‌باشد و ساختمان‌های عمومی، مخصوصاً مدارس و بیمارستان‌ها، حائز اهمیت بیشتری هستند.

به طور مثال اگر زلزله نسبتاً شدید در ساعت 11 صبح اتفاق بیفتد در ساختمان‌های مسکونی قدیمی که عمدتاً به صورت دو طبقه مسکونی می‌باشند، تعداد 4 الی 5 نفر ساکن هستند در حالی‌که در یک مدرسه بین 300 الی 800 نفر در حال تحصیل می‌باشند و چنین اتفاقی در این‌گونه ساختمان‌ها، فاجعه جبران‌ناپذیری را در پی خواهد داشت.
در یک بررسی کلی، ساختمان‌های وابسته به وزارت آموزش و پرورش را که صرفاً جهت موارد آموزشی استفاده می‌گردند، می‌توان به صورت ذیل تقسیم‌بندی نمود:

الف- مدارس بسیار قدیمی، که عمر آنها بیش از 30 سال است و متشکل از دیوار باربر و یا نیمه اسکلت فلزی می‌باشند. این نوع ساختمان‌ها عمدتاً فاقد عناصر مقاوم در مقابل زلزله مثل بادبند و قاب خمش‌گیر می‌باشد و هیچ‌گونه مقاومتی حتی در مقابل زلزله‌های کم شدت نیز نخواهد داشت.
ب- مدارس نسبتاً جدیدتر، که عمر آنها بین 15 تا 30 سال است و عمدتاً به صورت اسکلت فلزی اجرا شده‌اند لیکن نه دارای محاسبات و نقشه‌های مناسب بوده و نه در اجرای آنها رعایت اصول و استانداردهای لازم شده است و مقاومت آنها در مقابل زلزله به شبهات زیادی همراه است.
ج- مدارس جدید، که عمدتاً بعد از سال 67 الی 68 ساخته شده‌اند به علت وجود و اعمال آیین‌نامه‌های محاسباتی و اجرائی، از طرف سازمان‌های ذی‌ربط از وضعیت مناسب‌تری برخوردارند، لیکن به علت عدم کنترل دقیق اجرائی که ناشی از موارد مختلف است هنوز اطمینان کافی، حداقل نسبت به بعضی از آنها وجود ندارد.

د- ساختمان مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی و آموزشگاه‌های خصوصی، ‌که مجوز آنها آموزشی نبوده است و در انتخاب ساختمان این مؤسسات صرفاً کمیت و مقدار فضاهای مورد نیاز، بررسی شده و هیچ‌گونه کنترل کیفیت و استحکام سازه در مورد آنها اصلاً و اساساً مطرح نبوده است. بنابراین ساختمانی که چه بسا برای استفاده مسکونی یا اداری (با بار زنده آیین‌نامه 200 یا 250 کیلوگرم بر مترمربع) نیز فاقد استحکام مورد نیاز می‌باشد بعد از بازسازی مورد بهره‌برداری آموزشی (با بار زنده 350 کیلوگرم برای کلاس‌ها و 500 کیلوگرم برای راهروها و 1000 کیلوگرم بر مترمربع برای مخازن کتاب) قرار گرفته است.

چه باید کرد: این امر باید با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان نظام مهندسی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان توسعه و نوسازی مدارس کشور، شهرداری و سایر سازمان‌های ذی‌ربط صورت گرفته و مراحل ذیل پیشنهاد می‌گردد؛

1-     تهیه و ارائه ضوابط و آیین‌نامه و بخش‌نامه‌های اجرائی توسط سازمان‌های ذی‌ربط

2-     بهره‌گیری از مهندسان عمران دارای پروانه اشتغال به کار سازمان نظام مهندسی جهت انجام این امر مهم، که آنان پس از تهیه گزارش از وضعیت موجود، طرح و نقشه‌های اجرائی مقاوم‌سازی را ارائه نمایند. حق‌الزحمه این موضوع می‌تواند به‌ صورت ارائه سهمیه متراژ اضافی تشویقی (محاسباتی) مهندسین موردنظر تهاتر گردد.

3-     بررسی و تأیید طرح و نقشه‌ مربوطه در یک هیأت عالی نظارتی و یا توسعه مهندسان مشاور مورد تأیید وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری.
4- اجرای آن در زمان تعطیلی مدارس به خصوص در تابستان توسط گروه‌های اجرائی مجرب.

هزینه‌های مربوط به عملیات اجرائی شامل دستمزدها و مصالح مصرفی می‌باشد. هزینه مصالح مصرفی در چنین مواردی به نسبت کل هزینه ناچیز به نظر می‌رسد. (به طور مثال با نصب و جوشکاری یک لچکی به صورت ورق مثلثی کوچک به وزن تقریبی یک کیلوگرم، مقاومت برشی تکیه‌گاهی یک تیر اصلی را می‌توان بسیار برابر افزایش داد).

ولی دستمزدها مقادیر بیش‌تری نسبت به مصالح را در بر می‌گیرند و در کل با هزینه‌های نسبتاً متوسط و معقولی، می‌توان عمل مقاوم‌سازی مناسبی را در چنین ساختمان‌هایی انجام داد.

در مراحل بعدی، این روش را می‌توان برای مجتمع‌های بیمارستانی و اداری و یا عمومی که با ارباب‌رجوع بیشتری درگیر هستند انجام داد.

 

معماری تخت جمشید

تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است                              .  ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند                              .

معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند                                    .
تخت جمشید                                         
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت از : گندم و گوشت )) اسکندر مقدونی )) در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند                                 .
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد                .           چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد                                    
امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است                                         .
 
تخت جمشید تنها یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است . تخت جمشید یک مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر . می توان گفت که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی دنیا بوده است                                    .
بنای تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی                                                                                                   آغاز   کار ساختن بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق . م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق . م ) در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت .مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گرانبها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و...... دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگهای به کار رفته به وزن بیش از 45 تن میرسیده                                              .
تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پردههای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است


تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد . تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشند.بگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست.                                                                                  
................................................................................
یک نکته ی مهم : محققین به این نکته ی مهم رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ( بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه ( یونان ) تا جنوب شرقی ترین نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای تامل و اند یشیدن دارد                                         .
بر فراز تپه سنگی کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز ویرانه های به جامانده از کاخ تخت جمشید نمایان است                                                        .
بنای تخت جمشید یکی از عظیم ترین ، باشکوه ترین و زیباترین مجموعه های تاریخی ایران و جهان است. این بنای مجلل به فرمان داریوش اول ( در 520 ق.م. ) شکل گرفت. وی می خواست پایتختی در کشور خویش احداث کند که همتا نداشته باشد. به همین دلیل جلگه وسیع مرودشت رادر مرکز خاک " پارس " واقع شده بود و پیشینه تاریخی بس کهن داشت انتخاب کرد وبر دامنه صخره کوه رحمت بنای تخت جمشید را بنیان نهاد                               .
تخت جمشید نه شهر بود و نه دژ، جایگاه با شکوهی برای برگزاری مراسم بزرگی بود که شاه ایران سران کشور و نمایندگان 28 کشور متبوع را در بارعام به حضور می پذیرفت                                                .
طرح اصلی ساختمان تخت جمشید دردوران فرمانروایی داریوش بزرگ ریخته شد. از همان نخست تعداد و محل کاخ ها، عمارت ها و کاربردهای جداگانه هر یک معین ومشخص شد. برای برپایی این بنا از سه نوع مصالح ساختمانی عمده ( چوب، خشت های خام و پخته و سنگ های آهکی محلی ) استفاده شده است. چوب هایی که در محل تهیه می شد با ذوق و سلیقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزیر بودند چوب های در خور کاخ های تخت جمشید را از دور دست ها حمل کنند. برای مثال،تیرهای زیر از چوب درخت سدر بوده که در آن زمان فقط در لبنان می روییده است                                              .
خشت های گلی در ساختن دیوارها و روپوش سقف ها به کار می رفت که دوام چندانی نداشت. این خشت را باران می شست و با بر اثر زمین لرزه فرو می ریخت. سنگ های کوه رحمت برای سنگتراشان و معماران جمشید از هر جهت مناسب بود. این سنگ های آهکی بسیار سخت و محکم اند و رنگ های طبیعی گوناگون سفید، کهربایی، دودی و سیاه دارند که خوب تراشیده می شوند. به ویژه نوع سیاه آن که بر اثر صیقل به شکل مرمر در می آید. بسیاری از قطعه سنگ ها را گیرهای آهنی به نام " دم چلچله " به هم متصل کرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. دیوارها را با آجر لعابدار و کف اتاق ها را با گچکاری می پوشاندند. روی درها با قطعات زر وسیم آراسته شده بود. پرده های بزرگ رنگی بر زیبایی درون و برون کاخ ها می افزود. فرش های نفیس کف اتاق ها چشمان را خیره می کرد.عملا" امکان نداشت که ساختمان تخت جمشید در دوران شاهی داریوش بزرگ به پایان برسد. کار ساخت این بنای عظیم در طول حکومت پسر او خشایار شا اول و نوه اش اردشیر اول ادامه یافت. بدین تربیت ساخت بنا نزدیک به 200 سال طول کشید                                .
بر اساس نظر تاریخ نگاران این بنا حدود 200 سال آباد و مورد استفاده شاهان بوده است تااین که در پی حمله اسکند مقدونی به ایران ( 330 ق.م . ) به دست وی در آتش سوخت و از آن پس متروک شد. وسعت کلیه ساختمان های تخت جمشید حدود 135000 متر مربع ارتفاع کف ساختمان های آن از دشت از 8 تا 18 متر است                                       .
از تمامی آنچه روزگاری تخت جمشید نامیده می شد امروز ظاهرا" چیزی بیش از چند ستون و پلکان و سردر ویران شده باقی نمانده است. شگفت این همین ویرانه ها نیز پس از گذشت دو هزار وپانصد سال همچنان هنر شکوهمند و معماری بی همتای هخامنشیان را نشان می دهند              .                                .

 برای درک اهمیت این خرابه ها باید به رمز هنر و معماری هخامنشی پی برد. هخامنشیان در ساخت تخت جمشید از منابع گوناگونی الهام گرفتند. پارس ها دست کم با دو فرهنگ غنی، اوراتو در شمال و ایلام در جنوب ،آشنا بودند و از آنها برای ریختن شالوده محکم فکری در هنر معماری بهره گرفتند                             
هخامنشیان در لشکر کشی به مصر، بابل،لیدی و اروپا، با اندیشه های دیگری در زمینه معماری آشنا شدند و با به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگتراشان و معماران برجسته را در گسترش و زیبا سازی تخت جمشید به خدمت گرفتند. شاید اولین بار در تاریخ بشر بود که ذوق سرشار ، ثروت بی کران و اراده استوار در یک نقطه از جهان به هم رسیدند تا چیزی آفریده شود که هنر شناسان و تاریخ نکاران آن را هنر و معماری هخامنشی بخوانند.