تخت جمشید ( پارسه )

پارسه سکوت نیست ُ حقیقتی است که بر سنگ نوشته اند .

تخت جمشید ( پارسه )

پارسه سکوت نیست ُ حقیقتی است که بر سنگ نوشته اند .

عکس سربازان پارسی

این عکس ها بر دیواره کاخ آپادانا در شهر کنونی شوش قرار داشته است ...



http://s4.picofile.com/file/8165600376/1zvac6e.jpg



http://s5.picofile.com/file/8165600692/Immortal_Guard.jpg


نگرشی بر واحدهای اندازه‌گیری آرامگاه‌های هخامنشی

نگرشی بر واحدهای اندازه‌گیری آرامگاه‌های هخامنشی

نوشته : مهندس مجدالدین رحیمی

تقریباً تاکنون هیچ چیز درباره اسلوب و روش سبک و سنگ و پیمانه شناسی در سلسله هخامنشی ایرانی یافت نشده است. بطور معمول مشخص شده است که این درست نیست که ما واحدها و اندازه‌های علم سنگ و پیمانه شناسی را فقط از طریق اندازه‌ها و ابعاد بدست آمده از مطالعه ساختمان‌ها و عمارت بدست آوریم. اما تعدادی از این نمونه اندازه‌ها و ابعاد در ارتباط با دیگر مدارک نتایج احتمالی و غیر قطعی درباره آثار هخامنشیان را بدست می‌آورد. با استفاده از گروهی از ابعاد و اندازه‌های موجود می‌توان استفاده از یک فوت (Foot) یعنی تقریباً 34.5 سانتی‌متر و یک ذرع (ell) که تقریباً 51.5 سانتی‌متر است را بدست آورد.

یک سوال: آیا این واحدها در جاهای دیگر هم استفاده شده است یا خیر؟

به نظر می‌رسد که در هند این نوع واحدها شناخته شده است و دیده شده‌است. ارتفاع شش یا هفت پلکان مقبره Pyramid در Sardis(ساردیس) که از جنبه‌های بسیاری شبیه مقبره کوروش است نیز برابر 34-35cm است. شواهد گوناگونی وجود دارد که نشان می‌دهد همین ابعاد و واحدها در معماری قدیم سبک ایونیکی (که یک ذرع تقریباً 51-52cm و یک فوت برابر با 34-35cm است.) نیز بطور عادی و به وضوح استفاده شده است. اما درست است که بگوئیم سبک ایونیکی منشا شرقی (آسیایی) و مصری دارد. چنین اسلوب و قاعده‌ای در مصر نیز دیده شده است، هم چنین در منطقه Mesopotamian نیز دیده شده است.

شواهد و مدارکی از ابعاد و اندازه‌های کتیبه‌هایی در خاکبرداری‌های انجام شده از آثار تاریخی مخصوصاً کتیبه "Esagila" نشان می‌دهد که در زیگورات "Ziggurat" (در معماری بابلی‌های قدیم،) نیز از ابعاد 34cm فوت و یک ذرع معادل 51cm نیز استفاده می‌شده است. تحقیقات روس‌ها بروی Urata (یورات) نیز ثابت کرده است که از اندازه یک ذرع معادل 51.8cm استفاده‌شده است. در عمارت‌های ایرانی دوره میانی (Median) نیز یک فوت معادل 35cm بوده است.

با توجه به واحدهای اندازه‌گیری امروزی می‌توان نزدیکترین واحدهای به کار رفته در این بناها را  یک ذرع تقریباً 51-52 سانتی‌متر و یک فوت برابر با 34-35 سانتی‌متر معرفی نمود.

آرامگاه ملقب به گوردختر


آرامگاه ملقب به گوردختر

 معرفی و موقعیت

آرامگاه معروف به گوردختر بنایی مشابه به آرامگاه کوروش کبیر، واقع در دشت بسپر منطقه «پشت کوه» بوشهر است. که در ارتفاعات شرقی «تنگ ارم» ارتفاع 1130 متری نسبت به آبهای آزاد و درطول جغرافیائی 51 درجه و 39 دقیقه شرقی وعرض جغرافیایی  29 درجه و 13 دقیقه شمالی، «در نزدیکی یکی از شهرهای وسیع دوره ساسانی که هنوز نام آن مشخص نشده قرار داردگوردختر بنایی زیگورات مانند به ارتفاع 60/4 و طول 20/5 و عرض50/4 متر که شامل سکوهای سنگی و اتاق تدفین با سقف خرپشته‌ای است که روی سکوئی به مساحت 58/23 متر مربع احداث شده است.سه سکوی سنگی پله‌ای شکل هرکدام به ارتفاع میانگین 5/34 و کف 5/34 سانتی‌متر بستری مناسب جهت احداث اتاقک ایجاد نموده است.

معماری بنا را می‌تواند همانند آرامگاه کوروش تلفیقی از معماری ایلامی ـ اوراتوری دانست. به نحوی که  ایجاد سکوهای بنا به صورت زیگورات الگویی از معماری ایلامی. ساخت بام شیبدار (خرپشته‌ای) الگویی از معماری اوراتوئی. هرچند که نسبت به حجاری و اجرای بنا با رعایت اصول معماری هخامنشی ضعف‌هائی مشاهده می‌گردد لیکن اثری منحصر به فرد را در تاریخ معماری جهان به یادگار گذاشته است.

پژوهشگران و محققان زیادی در راستای شناسایی و معرفی این بنای ارزشمند مقالاتی ارائه نموده‌اند که می‌توان پیشینه تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با مشخص نمودن اینکه آرامگاه به چه دوره تاریخی و یا به چه شخصی تعلق دارد مقالات ذیل را مورد اشاره قرار داد

"ریچارد نیلسون فرای"  در سال 1948م؛ والتر برنو هینینگ، سید محمدتقی مصطفوی و فریدون توللی در سال 1950م در راستای معرفی بنا مقلاتی ارائه نمودند ؛ لوئی واندنبرگ در سال 1960م با ارائه مقاله‌ای ارزنده نظریات جالبی ارائه نمود. دیوید استروناخ در سال 1964م نیز علاوه بر مقایسه این بنا با آرامگاه کوروش کبیر و نیز در راستای معرفی و معماری بنا مقاله معتبری ارائه نموده است. کارل نیلاندر در سال  1966م علاوه بر معرفی، تحقیقات و بررسی‌های علمی فراگیری را  ارائه نمود که بیانگر نکات جالب توجهی است؛ علیرضا شاپور شهبازی 1969م نیز با اشاره به مقالات ارائه شده مقاله‌ای ارائه نموده است. هرچند در تعلق داشتن آرامگاه گوردختر به دوران هخامنشی جای کمترین تردیدی نیست لیکن انتصاب آن به یک پادشاه معین امری دشوار است زیرا بنای مزبور نبشته ندارد. این بنا بسیار شبیه به آرامگاه کورش در پاسارگاد است. با این تفاوت که آرامگاه کوروش بسیار زیباتر، باشکوه تر و بزرگ‌تر است لیکن با توجه به بررسی‌های انجام گرفته درنحوه تراش سنگ‌ها، تکنیک جابه‌جایی قطعات توسط نیروی اهرم، به کارگیری و نحوه اتصال قطعات و بست‌های به کار رفته در بنا، گوردختر اثری مربوط به دوره هخامنشی است.

 http://s4.picofile.com/file/8165595668/1_129_.jpg



http://s4.picofile.com/file/8165596968/1_8_.jpg

حفظ و نگهداری آثار تاریخی ، فرهنگی و هنری ایران زمین

بنام خدا

              با تشکر از تمام عزیزانی که از این وبلاگ بازدید فرمودند ، به اطلاع شما       می رسانم

              در صورتی که بخواهید با کمک مالی در حفظ و نگهداری آثار تاریخی ، فرهنگی و

              هنری تمدن ایران زمین شریک باشید با شماره من که در وبلاگ     می باشد ، تماس

              گرفته تا شما را در این راه همیاری و راهنمایی نماییم.


معماری تخت جمشید

تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آن ها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخ های عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است.  ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یا تختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمان ها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آن ها صخره های عظیم و یک پارچه بوده و یا آن ها را در کوه تراشیده اند.                          

معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماری های بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتور اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند

                                                 تخت جمشید                                         


در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاک برداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملت های مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آن را با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت از : گندم و گوشت                                  .

((اسکندر مقدونی )) در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آن را به آتش کشید.تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آن را ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب می دانند .                              
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخ ها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخ ها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخ ها  پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا این که در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد . چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبان های باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخ های آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار   می دادند و مراسم و جشن های دولتی در آن برگذار می شد. امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخ ها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز در پنج کیلومتری شهر مرودشت واقع شده است                                         .
 
تخت جمشید تنها یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است . تخت جمشید یک مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر . می توان گفت که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی دنیا بوده است . بنای  تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغازشد. .
کار ساختن بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق . م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق . م ) در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت .مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گرانب ها ( طلا - نقره - مس ) عاج ،     لاجورد ، عقیق و...... دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگ های به کار رفته به وزن بیش از 45 تن    می رسیده است .تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقف های بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجره های  متعدد هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پرده های ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها    می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است

تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و آبرو زیر زمینی بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد . تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشن هایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشن های مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ، ظروف      و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکت های زرین ، لباس ها وفرش های ارغوانی گرانب ها و....نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت را دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندر دستور داد که تخت جمشید را به آتش بکشند.به گفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر می خواست.

یک نکته ی مهم : محققین به این نکته ی مهم رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ( بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه( یونان ) تا جنوب شرقی ترین نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای تامل و اندیشیدن دارد                                         .
بر فراز تپه سنگی کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز ویرانه های به جامانده از کاخ تخت جمشید نمایان است. بنای تخت جمشید یکی از عظیم ترین ، باشکوه ترین و زیباترین مجموعه های تاریخی ایران و جهان است. این بنای مجلل به فرمان داریوش اول ( در 520 ق.م. ) شکل گرفت. وی می خواست پایتختی در کشور خویش احداث کند که همتا نداشته باشد. به همین دلیل جلگه وسیع مرودشت را در مرکز خاک " پارس " واقع شده بود و پیشینه ی تاریخی بس کهن داشت انتخاب کرد و بر دامنه ی صخره ی کوه رحمت بنای تخت جمشید را بنیان نهاد                               .
تخت جمشید نه شهر بود و نه دژ، جایگاه با شکوهی برای برگزاری مراسم بزرگی بود که شاه ایران سران کشور و نمایندگان 28 کشور متبوع را در بارعام به حضور می پذیرفت .
طرح اصلی ساختمان تخت جمشید دردوران فرمانروایی داریوش بزرگ ریخته شد. از همان نخست تعداد و محل کاخ ها، عمارت ها و کاربردهای جداگانه هر یک معین ومشخص شد. برای برپایی این بنا از سه نوع مصالح ساختمانی عمده ( چوب، خشت های خام و پخته و سنگ های آهکی محلی ) استفاده شده است. چوب هایی که در محل تهیه می شد با ذوق و سلیقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزیر بودند چوب های در خور کاخ های تخت جمشید را از دور دست ها حمل کنند. برای مثال،تیرهای زیر از چوب درخت سدر بوده که در آن زمان فقط در لبنان    می روییده است                                              .
خشت های گلی در ساختن دیوارها و روپوش سقف ها به کار می رفت که دوام چندانی نداشت. این خشت را باران می شست و با بر اثر زمین لرزه فرو می ریخت. سنگ های کوه رحمت برای سنگ تراشان و معماران جمشید از هر جهت مناسب بود. این سنگ های آهکی بسیار سخت و محکم اند و رنگ های طبیعی گوناگون سفید، کهربایی، دودی و سیاه دارند که خوب تراشیده می شوند. به ویژه نوع سیاه آن که بر اثر صیقل به شکل مرمر در می آید. بسیاری از قطعه سنگ ها را گیرهای آهنی به نام " دم چلچله " به هم متصل کرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. دیوارها را با آجر لعابدار و کف اتاق ها را با گچ کاری می پوشاندند. روی درها با قطعات زر وسیم آراسته شده بود. پرده های بزرگ رنگی بر زیبایی درون و برون کاخ ها می افزود. فرش های نفیس کف اتاق ها چشمان را خیره می کرد.عملا" امکان نداشت که ساختمان تخت جمشید در دوران شاهی داریوش بزرگ به پایان برسد. کار ساخت این بنای عظیم در طول حکومت پسر او خشایار شا اول و نوه اش اردشیر اول ادامه یافت. بدین تربیت ساخت بنا نزدیک به 200 سال طول کشید                                .
بر اساس نظر تاریخ نگاران این بنا حدود 200 سال آباد و مورد استفاده شاهان بوده است تا این که در پی حمله اسکندر مقدونی به ایران  330 ق.م . به دست وی در آتش سوخت و از آن پس متروک شد. وسعت کلیه ی ساختمان های تخت جمشید حدود 135000 متر مربع ارتفاع کف ساختمان های آن از دشت از 8 تا 18 متر است.                               

از تمامی آنچه روزگاری تخت جمشید نامیده می شد امروز ظاهرا" چیزی بیش از چند ستون و پلکان و سردر ویران شده باقی نمانده است. شگفت این همین ویرانه ها نیز پس از گذشت دو هزار وپانصد سال همچنان هنر شکوهمند و معماری بی همتای هخامنشیان را نشان می دهند.                      برای درک اهمیت این خرابه ها باید به رمز هنر و معماری هخامنشی پی برد. هخامنشیان در ساخت تخت جمشید از منابع گوناگونی الهام گرفتند. پارس ها دست کم با دو فرهنگ غنی، اوراتور در شمال و ایلام در جنوب ،آشنا بودند و از آن ها برای ریختن شالوده محکم فکری در هنر معماری بهره گرفتند. هخامنشیان در لشکر کشی به مصر، بابل،لیدی و اروپا، با اندیشه های دیگری در زمینه معماری آشنا شدند و با به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگ تراشان و معماران برجسته را در گسترش و زیبا سازی تخت جمشید به خدمت گرفتند. شاید اولین بار در تاریخ بشر بود که ذوق سرشار ، ثروت بی کران و اراده استوار در یک نقطه از جهان به هم رسیدند تا چیزی آفریده شود که هنر شناسان و تاریخ نگاران آن را هنر و معماری هخامنشی بخوانند.

بیایید همت کنید و این ثروت ملی و تمدن چند هزار ساله را همگی با هم پاس بداریم ..............

 

با تشکر از کسی که این متن را نگاشته و بزرگواری شما عزیزان