نگاهی به مهم ترین عوامل تخریب و فرسایش سنگ و سازه های سنگی با تاکید بر سنگ های آهکی
رطوبت اثری مخرب بر سازه سنگی ندارد
نویسنده: رضا مرادی غیاث آبادی
در سال های اخیر، یکی از دلایلی که بارها برای مخالفت با آبگیری سد سیوند بیان شده و از سوی موافقان نیز نادیده انگاشته نشده: عبارت بوده است از افزایش رطوبت ناشی از دریاچه سد و تاثیر مخرب آن بر آرامگاه کوروش و دیگر بناهای سنگی پاسارگاد )البته بدون هیچ گونه اشاره به جزئیات و چگونگی این تاثیر مخرب(. با اینکه این نگارنده افزایش رطوبت در منطقه را دارای چنین تاثیری بر آثار سنگی نمی داند و این نکته را بارها گفته و نوشته است: اما انتظار می رفت در این مدت طولانی، کسانی که آگاهی و تخصص کافی در این زمینه داشتند، نظر خود را بیان کنند تا تنها به کلی گویی ها بسنده نشده باشد. اما از آنجا که تاکنون چنین اظهارنظری را ندیده ام و هیچ یک از کسانی که از تاثیر مخرب رطوبت بر سازه های سنگی سخن رانده اند، چگونگی فرآیند و فعل و انفعالات فیزیکی یا شیمیایی چنین تخریبی را بازگو نکرده اند، کوشش می شود تا بر مبنای اطلاعات عمومی و غیرتخصصی خود در زمینه عوامل تخریب سنگ و سازه های سنگی، مطلب کوتاهی ارائه شود و امیدوار باشیم تا ایرادها و کمبودهای آن با نظر اهل فن، اصلاح و برطرف شود. از آنجا که سنگ های کلیست که گونه یی از سنگ های آهکی هستند، دارای درجه سختی 3 بوده و در نتیجه جزء سنگ های نرم دانسته شده و قابلیت پرداخت و صیقل کاری مطلوبی نیز دارند: تقریباً تمامی بناها، سنگ نگاره ها و سنگ نبشته های باستانی و دیگر آثار هنری با بهره گیری از همین سنگ ساخته شده اند. آثار باستانی تخت جمشید، پاسارگاد، شوش، بیستون و دیگر یادمان های سنگی هخامنشی نیز با همین گونه از سنگ های آهکی ساخته شده اند. مهم ترین عوامل تخریب و فرسایش سنگ و سازه های سنگی با تاکید بر سنگ های آهکی عبارتند از:
دامنه تغییرات دمای محیط
بر اثر دامنه زیاد تغییرات دمای روز و شب، به ویژه در نواحی خشک و بیابانی که اختلاف دما معمولاً به 30 درجه سانتیگراد، و بر اثر دامنه تغییرات دمای سالیانه به 60 درجه می رسد: سطح بیرونی اثر سنگی، نسبت به بخش های درونی آن دچار انبساط و انقباض بیشتری می شود که ترک خوردگی و سرعت بیشتر در متلاشی شدن سنگ را به همراه دارد. چنانچه اثر سنگی دارای بلورهای ناهمگرا باشد، موجب می شود تا ضریب انبساط خطی طولی و عرضی آن متفاوت باشد و روند تخریب را سرعت بخشد. ضریب انبساط خطی سنگ آهک بین 25 تا 55 در میلیون است )دکتر عبدالکریم قریب، شناخت سنگ ها، 1372،
هر اندازه که از رطوبت هوا کاسته شود، موجب فعال شدن بیشتر شرایط آب و هوایی خشک و بیابانی، افزایش دامنه تغییرات دمای روزانه و سالانه و در نتیجه تخریب بیشتر سازه سنگی خواهد شد. عکس این روند نیز صادق است و افزایش رطوبت در منطقه، موجب کاهش دامنه تغییرات دما و پایداری بیشتر سازه های سنگی خواهد شد. از سوی دیگر، افزایش رطوبت هوا موجب گسترش پوشش گیاهی در منطقه خواهد شد که از شدت تغییرات دمایی خواهد کاست.
بارش باران های رگباری و برف
بارش باران های رگباری و برف می تواند دمای سطح سنگ را به ناگهان پایین آورده و موجب انقباض سریع و ترک خوردگی آن شود. نفوذ آب به درون ترک های پیشین، حفره یی را تشکیل می دهد که به مرور و با فرسایش بیشتر، به راه آبه یی بزرگ تبدیل می شود. نمونه هایی کوچک از این رخداد در بنای آرامگاه کوروش و نمونه یی بزرگ تر در سنگ نگاره داریوش بزرگ در بیستون دیده شده است. در فصل زمستان چنین واقعه یی اثر تخریبی شدیدتری به همراه دارد. آب بازمانده از بارش برف یا باران، بر بام یا بدنه و یا پایه های بنا برجای می ماند و چندین روز و شب متوالی به تناوب ذوب می شود و دگرباره یخ می بندد. از آنجا که حجم آب در هنگام یخ بستن حدود 10 درصد افزایش می یابد و فشاری بالغ بر 300 کیلوگرم بر سانتی متر مربع بر شکاف های پیرامون خود وارد می سازد، یکی از شدیدترین اثرات مخرب را برجای می گذارد. چاره پیشگیری از چنین پیشامدی، ایجاد موانعی به شکل سقف یا سطح شیبدار )با توجه به شکل بنا( است که به ویژه در آثار باستانی که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند، ضروری است. هر چند که مجاورت سنگ آهکی با آب تاثیر مخرب شدیدی در کوتاه مدت به همراه ندارد، اما حرکت آب روانی که در تماس با سنگ است، می تواند به سرعت موجب فرسایش آن شود. نمونه یی که در راه آبه مجاور سنگ نگاره های ساسانی بیشاپور دیده شده است.
تبلور نمک در درز سنگ ها
یکی دیگر از عوامل تخریب سازه های سنگی، عبارت است از تبلور نمک هایی که در مناطق خشک با تابش آفتاب از درز سنگ ها به سطح بیرونی آن راه می یابند و با تولید فشار ناشی از تبلور، موجب خردشدن سنگ ها می شوند. افزایش رطوبت منطقه می تواند نقش بسزایی در کاهش تبلور نمک ها و پایداری بیشتر سازه سنگی به همراه داشته باشد.
رشد گیاهان بر بدنه سنگ ها
رویش گیاهان و فرو رفتن ریشه های آن در درز سنگ ها، می تواند فشار فراوانی بر جوانب ترک خوردگی ها وارد سازد. این فشارها، حتی پس از خشکیدن گیاه نیز برجا می ماند و ریشه خشکیده آن با جذب آب ناشی از باران و تورم خود، تخریب سنگ را سرعت می بخشد. ریشه گیاهان، علاوه بر تاثیر مکانیکی، بر اثر ترشح اسیدهایی که از انتهای ریشه آن خارج می شود موجب تجزیه شیمیایی سنگ ها می شود. البته از آنجا که گلسنگ ها بدون ریشه هستند، چنین تاثیر مخربی به همراه ندارند، اما برخی از گونه های آن می تواند در درازمدت تاثیر نامطلوبی برجای بگذارد که هنوز در این زمینه پژوهش های کافی انجام نشده و گونه ها و تاثیرات مفید و مضر گلسنگ های اقلیمی ایران )که صدها نوع گوناگون هستند( ناشناخته مانده اند. برای نمونه از عامل تخریب گیاهی، می توان از رویش درخت انجیری بر بام آرامگاه کوروش یاد کرد که دست کم به مدت دویست سال ریشه های خود را در بنا فرو برده بود و در دهه 1330 خورشیدی به کوشش روانشاد استاد علی سامی زدوده شد.
باران های اسیدی ناشی از سوخت های فسیلی
سنگ های آهکی در برابر دود ناشی از احتراق سوخت های فسیلی کارخانجات و خودروها به شدت عاجز هستند. دی اکسید کربن پراکنده در جو می تواند پس از آمیختن با باران و تشکیل باران اسیدی، سبب فرسودگی سطح بیرونی سنگ ها شود. در اینجا چنانچه سطح سنگ به دلیل وجود نگاره یا کتیبه اهمیت فراوانی داشته باشد، چنین رویدادی می تواند به سرعت موجب تخریب اثر شود: واقعه یی که در بیستون به سبب وجود کارخانه قند و جاده اصلی کرمانشاه اتفاق افتاد و موجب تخریب وسیع کتیبه بیستون و ناخوانا شدن بسیاری از بخش های آن شد. این واقعه ممکن است بر اثر گازهای گوگرد و اسید سولفوریک متصاعد شده از کارخانه پتروشیمی مرودشت برای تخت جمشید و نقش رستم تکرار شود. با توجه به نکات بالا به نظر می آید آنچه برای حفاظت از بناها و آثار غیرمنقول سنگی ضروری تر است، جلوگیری از ریزش باران و نفوذ آب به درون سازه، و همچنین ممانعت از ایجاد و نزدیک شدن دود سوخت های فسیلی به سازه است. از آنجا که سنگ های آهکی یا کربنات کلسیم در آب نامحلول هستند )جین ماری تیتونیکو، راهنمای آزمایشگاهی برای حفاظت گران بنا، ترجمه منیژه هادیان دهکردی، 1385، ص 139( و اصولاً خود در زیر دریا به وجود آمده اند، رطوبت هوا نه تنها اثری مخرب بر سازه سنگی ندارد، بلکه موجب معتدل شدن دما و کاسته شدن از دامنه تغییرات آن، رشد گیاهان در منطقه، جلوگیری از تبلور نمک و در نتیجه پایداری بیشتر بنا می شود. بدیهی است که در این گفتار، تخریب ها و فرسایش های میان مدت در نظر بوده است و نه فرسایش های بلند مدت چند صد هزار ساله که خارج از موضوع این گفتار است. همچنین فواید افزایش رطوبت در قیاس با شرایط آب و هوایی خشک در نظر بوده است و نه تاثیرات ناشی از آبگیری کردن یا نکردن سد سیوند. چرا که میزان رطوبت ناشی از دریاچه سد سیوند کمتر از آن است که تاثیری اقلیمی بر جای نهد.
رضا مرادی غیاث آبادی
ساروج یکی از مصالح قدیمی مصرف شده در ایران و بعضی کشورهای کنار خلیج فارس میباشد که تاریخ شروع کاربرد دقیق آن را نمی توان حدث زد ولی نمونه هایی700 ساله از ساروج هماکنون در نقاط مختلف ایران یافت میشوند. از کشورهای دیگری که ردپایی از ساروج در آن یافتیم و در دانشگاههای آن نیز، به ساروج به عنوان یک ملات نگریسته میشود، کشور عمان میباشد که در دانشگاه «سلطان قابوس» ، حتی مقالههایی نیز در این زمینه ارائه گردیده است. آخرین باری که در ایران از ساروج استفاده شده حدود هشتاد سال قبل و در ابتدای دوره پهلوی بوده که از این تاریخ به بعد این ملات کلا به فراموشی سپرده شده و از صحنه معماری ایران حذف گردیده است و فقط در کتب مصالح به آن اشاره شدهاست.
کاربردهای ساروج :
- ساروج با توجه به خاصیت اصلی آن یعنی نفوذپذیری بسیار اندک به عنوان روکش در سازههایی که در تماس مستقیم با آب بودهاند مانند آبانبارها ، حوضها ، حمامها و … مورد استفاده قرار گرفته است.
- ساروج با توجه به نحوه اجرای آن از سطحی بسیار بسیار صاف و براق برخورداراست که این ظاهر ساروج ، باعث استفاده از آن در امر تزئینات ساختمان گردیده.
- نکته : هیچ استفاده سازهای تاکنون از ساروج نشده است.
مواد تشکیل دهنده ساروج :
بدنه اصلی ساروج از ترکیب آهک با سیلیس فعال شکل میگیرد. نکته مهم در اینجا فعال بودن سیلیس میباشد که به سیلیس آمورف یا بیشکل معروف است چرا که ساختمان آن بلوری نمیباشد. در گذشته برای تامین سیلیس از خاکستری که در محل با سوزاندن فضولات حیوانی حاصل میشد استفاده میکردند که امروزه میتوان از جایگزینهایی مانند سیلکافوم (میکروسیلیس) استفاده کرد.
یکی از معایب اصلی ساروج خاصیت کاهش حجم آن میباشد که با توجه به کاربرد ساروج در امر پوشش ، این خاصیت باعث ترک خوردگی در سطح و در نتیجه ایجاد اختلال در نقش اصلی آن یعنی نفوذناپذیر کردن سطح میشود.
برای کاهش اثرات این خاصیت مخرب، در گذشته از الیاف طبیعی که شامل الیاف گیاهی مانند لوئی که از نوعی نی بدست میآمده و همچنین الیاف حیوانی مانند پشم بز و شتر و یا گاهی موی سر انسان ، استفاده میشده است. امروزه میتوان از الیاف مصنوعی مانند الیاف پلیمری ، فلزی و یا شیشهای بجای الیاف مصنوعی استفاده کرد.
در بعضی مواقع که مواد اصلی تشکیل دهنده ساروج کمیاب بوده و یا گاهی برای بدست آوردن ساروجهایی با خاصیتهای مختلف از ماسه ریز دانه استفاده میشده است ولی این ماسه کارایی ملات را پایین میآورده که برای جبران آن از خاک رس استفاده میشده است.
گاهی مواد افزودنی خاصی مانند تخم مرغ به ساروج اضافه میشده که فقط باید با آزمایش اثرات دقیق آن را تعیین نمود.
انواع ملات های مورد استفاده در مرمت آثار و ابنیه تاریخی
ملات گل و کاهگل
ماده چسباننده ملات گل و کاهگل، خاک رس است. پولکهای خاک رس پس از مکیدن آب به صورت خمیری در آمده و دانههای ماسه خاک را به یکدیگر میچسبانند. این ملاتها از قدیمیترین ملاتها هستند و در نخستین ساختمانهایی که بشر بنا کرده، به کار رفته است. هم اکنون نیز در ساختمانهای خشتی و گلی و حتی آجری و سنگی بسیاری از روستاها این ملات به کار میرود. برای ساختن ملات گل، آخوره میبندند و در آن آب میاندازند و صبر میکنند تا پولکهای خاک رس آب بمکند، پس از آن ملات را خوب ورز میدهند و به مصرف میرسانند. چون ملات گل پس از خشک شدن جمع شده و ترک میخورد، به آن کاه میزنند که آن را مسلح کرده و از ترک خوردن آن جلوگیری کنند. برای ساختن این ملات نیز آخورهای از خاک و کاه میسازند و در آن آب میاندازند تا خاک گل شده و کاه خیس خورده و نرم شود. پس از آن ملات را خوب ورز میدهند و به مصرف میرسانند. ملات کاهگل برای اندود ساختمانهای گلی، زیرسازی اندود گچی و آببندی بام ساختمانها مصرف میشود. ملات کاهگل به علت سبکی وزن، عایق، حرارتی خوبی است و از این رو در گذشته سقف زیرین شیروانیهای دو پوشه را با این ملات از داخل اندود میکردند تا جلو ورود گرما از سقف را بگیرند. چنانچه در آب ملات کاهگل کمی نمک طعام اضافه کنند، به علت خاصیت جذب و نگهداری رطوبت که در نمک وجود دارد، ملات بیشتر خمیری میماند و بهتر جلو عبور آب را میگیرد، به علاوه از آنجا که نمک درجه انجماد آب را پایین میآورد، در فصول سرد این ملات دیرتر یخ میزند، در ساختن کاهگل برای نما باید از کاه نرم و ریز استفاده کرد. برای ساختن هر مترمکعب کاهگل، حدود 45 تا 50 کیلوگرم کاه لازم است. گل نیمچه کاه دارای کاه کمتری است و برای فرش کردن آجر روی بام در مناطق کم باران به مصرف میرسد. گاهی اوقات به ملاتهای گلی به منظور آببندی و دوام بیشتر، امولسیون قیر اضافه میکنند. افزودن ماسه به ملات گل، سبب کاهش جمعشدگی و در نتیجه کاهش ترکخوردگی آن میشود. افزودن کمی آهک یا سیمان نیز سبب اصلاح بعضی خاکها میشود.
ملات گل آهک
دو اشکال عمده در ملات گل وجود دارد، یکی انقباض ناشی از خشک شدن و ترک خوردن و دیگری وارفتن ملات در آب و آبشستگی، افزودن آهک به خاک، این دو اشکال را برطرف کرده و آن را تخفیف میدهد. ملات گلآهک ملاتی است آبی و برای گرفتن نیازی به دی اکسید کربن ندارد. سیلیس و آلومین خاک رس در صورت وجود آب با آهک ترکیب شده و سیلیکات و آلومینات کلسیم به وجود میآید که در برابر آبشستگی و وا رفتن مقاوم هستند. از این رو برای اینکه ملات گلآهک خوب به عمل آید، باید مرطوب بماند. ملات گلآهک نیز مانند ملات گل از قدیم در نواحی روستایی و به ویژه در نقاط مرطوب به کار رفته است. این ملات در بعضی جاها، ملات حرامزاده یا گل حرامزاده نامیده میشده است. این ملات چون آبی است برای فرش کردن، آجرکاری و سنگکاری مناسب میباشد.
ملات ساروج
پیش از اختراع سیمان، ملات ساروج را برای اندود و آببندی کردن آبانبارها و حوضها مصرف میکردند، ولی امروزه مصرف آن بسیار کم شده و ملات سیمان جای آن را گرفته است. ملاتهای ساروج مصرفی در ایران به دو گونه تقسیم میشوند: ساروج گرم و ساروج سرد.
ملات ساروج گرم
ساروجهای گرم در واقع نوعی ملات آهک آبی هستند که از پختن و آسیاب کردن سنگهای آهکی رسدار به دست میآیند و این نوع ملاتها در جنوب ایران در کناره شمالی خلیج فارس به کار میرفته و پس از گذشت سالها در ساختمانهای دریایی پابرجا ماندهاند. مشهورترین ساروج از این نوع متعلق به بندر خمیر میباشد.
ملات ساروج سرد
ماده چسباننده این ملات از اختلاط آهک، خاکستر و آب حاصل میشود، برای قوام و چسبندگی به آن خاک رس میافزایند و ماسه بادی نیز در آن نقش پرکنندگی و استخوانبندی دارد، برای جلوگیری از ترکخوردگی به ساروج، لوئی (پنبه جگن) یا موی بز میزدند. خاکستر دارای مقدار زیادی سیلیس غیر بلوری است که به هنگام اختلاط با دوغاب آهک با آن ترکیب شده و سیلیکات کلسیم به وجود میآید، ولی این عمل به کندی پیش میرود و از این جهت ملات ساروج، کندگیر است. ملات ساروج از اختلاط 10 پیمانه گرد آهک شفکته، 7 پیمانه خاکستر الک شده، یک پیمانه خاک رس، یک پیمانه ماسه بادی، 30 تا 50 کیلوگرم لوئی (برای هر مترمکعب ملات)، آب به قدر کافی و ورز دادن آنها به دست میآید.
ملات گچ
ملات گچ خالص از پاشیدن گرد گچ در آب و به هم زدن آن به دست میآید. چنین ملاتی زودگیر است و تنها برای کارهایی که با سرعت انجام میگیرد، مناسب میباشد. برای اینکه بتوان با ملات گچ کار کرد، باید زمان گیرش آن به تأخیر افتد. افزودن خاک رس، خمیر آهک و افزودنیهایی دیگر مانند سریشم نجاری آن را کندگیر میکنند. ملات گچ خالص برای قشر میانی سفیدکاری و اتصال قطعات گچی مناسب، است همچنین در بعضی موارد برای اندودهای زودگیر مانند اندود آستر سقفهای کاذب به کار میرود. در قشر رویه سفیدکاری، ملات گچ خالص به کار میرود و برای اینکه فرصت کافی برای کار کردن با آن وجود داشته باشد، هنگام گرفتن آن را ورز میدهند تا بلورهای سوزنی شکل گچ مهلتی برای در هم رفتن پیدا نکنند و ملات یکپارچه گچ درست نشود. چنین ملاتی را ملات گچ کشته مینامند. گچ کشته در تماس با اجسام، سفیدی پس میدهد و بسیار نرم است. وجود آهک نشکفته، آهک دو آتشه (سوخته) و منیزی سوخته در ملاتهای گچ، سبب ایجاد آلوئک در اندودهای گچی میشود. ملات گچی مرمری در اندودکاری نقاط مرطوب و مکانهایی که نیاز به شستشو دارند، به مصرف میرسد.
ملات گچ و خاک
افزودن خاک رسی به گچ به مقادیر زیاد آن را کندگیر و ارزان میکند، معمولاً نسبت خاک رس به گچ از 1 به 2 تا 1 به 1 تغییر میکند که ملات اخیرالذکر به ملات گچ نیم و نیم معروف بوده و متداولتر است. مصرف ملات گچ در طاقزنی و تیغهسازی و قشر آستر اندودکاریهای داخل ساختمان است. برای ساختن آن مخلوط گچ و خاک را به آهستگی در آب پاشیده به هم میزنند.
ملات گچ و ماسه
از اختلاط گچ با ماسه ریزدانه ملات گچ و ماسه ساخته میشود که میتوان از آن به جای ملات گچ و خاک برای زیرسازی اندودها در نقاطی که ماسه بادی یا ساحلی یا رودخانهای ریزدانه فراوان است، استفاده کرد. انواع ماسه ریزدانه و دانهبندی آنها در استاندارد 301 ایران آمده است، درشتترین دانه در ماسه برای این نوع ملات، 2 میلیمتر ذکر گردیده است.
ملات گچ و پرلیت
از پرلیت منبسط و گچ، ملات سبکی ساخته میشود که جاذب صوتی مناسب و عایق حرارتی خوبی است. اندود پرلیت و گچ از نفوذ آتش به اسکلت فولادی و بتن فولادی ساختمانها جلوگیری نموده و خطر گسترش آتش را کاهش میدهد.
ملات گچ و آهک
ملات گچ برای مناطق خشک مناسب است و آن را نمیتوان در نقاطی که رطوبت نسبی هوا از 60% تجاوز میکند، مصرف کرد. برای این نواحی ملات گچ و آهک مناسبتر است. افزودن 3 پیمانه خمیر آهک به یک پیمانه گچ یا دو قسمت وزنی گرد آهک شکفته به یک قسمت گچ، آن را کندگیر کرده و برای قشر رویی مناسب میسازد. برای مناطق مرطوب، ملات گچ و آهک مذکور مناسبتر است، زیرا پس از مدتی که از مصرف آن گذشت، آهک با گرفتن گاز کربن از هوا به سنگ آهک تبدیل میشود که جسمی سخت و در برابر آب و بخار پایدار است.
ملات ماسه سیمان
ماده چسباننده این ملات، سیمان پرتلند و ماده پرکننده آن، ماسه است. این ملات از نوع آبی و دارای مقاومت خوبی به ویژه در سنین اولیه است. ملات ماسه سیمان جمع میشود و در سطوح بزرگ و بندکشیها ترکهای ریز (مویی) و درشت برمیدارد. آب برف و باران بخصوص در موقع بوران[1] به داخل اندود سیمانی و بندکشیها نفوذ کرده و حتی گاهی به داخل ساختمان سرایت میکنند. برای زودگیر کردن ملات سیمانی هیچگاه نباید به آن گچ افزوده شود، زیرا چنین ملات و اندودی پس از مدتی متلاشی میشود. وجود خاک رس در ماسه ملات سبب میشود که دور دانههای ماسه، دوغابی از خاک رس درست شود و سیمان نتواند به خوبی به آن بچسبد. وجود برخی مواد آلی در ملات، باعث دیرگیر شدن آن میشود. مواد سولفاتی موجود در ماسه، آب یا آجر مصرفی، باعث از هم گسیختگی ملات و کار آجری میشود. به این علت میزان مواد مضر نظیر خاک رس، مواد آلی و سولفاتها در ملات محدود شده است. در مواقعی که خطر حمله سولفاتها مطرح است، باید از سیمان ضد سولفات نوع 2 یا 5 یا سیمان پوزولانی استفاده شود. گاهی اوقات برای مقابله با حمله ضعیف سولفاتها و سرما، توصیه میشود عیار سیمان در ملات بیشتر اختیار شود، ولی باید در نظر داشت که هنگام نشست نامتعادل، کارهای پرسیمان ترکهای بزرگتری برمیدارند، در حالی که در ملاتهای ضعیف ترکها در تمام کار پخش شده و به صورت مویی ظاهر میشوند. برای شمشهگیری ملاتهای سیمان، هرگز نباید از گچ استفاده کرد، زیرا این دو ملات، به ویژه در صورت وجود رطوبت با یکدیگر ترکیب شده و متلاشی میشوند
ملاتهای ماسه سیمان آهک (باتارد)
ملاتهای ماسه سیمان با نسبتهای مختلفی از سیمان و آهک و ماسه ساخته میشوند که متداولترین آنها 6 : 1: 1 (یک حجم سیمان و یک حجم آهک و 6 حجم ماسه) و آب به مقدار کافی میباشد. حجم ماده پرکننده ملات، باید حدود2 1/4 تا 3 برابر ماده چسباننده باشد و نمیتواند از این حدود تجاوز کند، در صورت کمتر شدن، جمعشدگی و به دنبال آن ترکخوردگی اتفاق میافتد و در صورت بیشتر شدن، کارآیی ملات کم میشود. از سوی دیگر مقاومت ملاتهای سیمانی بیش از مقادیری است که در کار بنایی لازم است. لذا برای اینکه با مصرف سیمان کمتر، کارآیی ملات کاهش نیابد، میتوان مقداری آهک جانشین سیمان نمود.
آهک علاوه بر تأمین کارآیی ملات سبب میشود که:
الف: نفوذپذیری آب در ملات و اندود کم شود.
ب: خمیری بودن ملات بیشتر شده و از ترکخوردگی آن جلوگیری شود.
پ: با خاک موجود در ماسه ملات ترکیب شده و از اثر بد آن در ملات جلوگیری کند.
ت: در مصرف سیمان صرفهجویی شود.
ث: قابلیت نگهداری آب ملات افزایش یافته و ملات کارپذیرتر شود.
ج: ظرفیت حمل ماسه در ملات افزایش یابد.
ملاتهای ماسه، سیمان، آهک در ایران به باتارد مشهور هستند که لفظی فرانسوی است. علاوه بر ملات باتارد 6 :1:1 (نسبتهای حجمی سیمان به آهک به ماسه) از ملاتهای 1:2:9 و 1:3:12 نیز میتوان در کارهای کم اهمیتتر استفاده کرد، ولی در هر حال نسبت جمع مواد چسباننده به ماده پرکننده نباید از 1/3 کمتر باشد. هرچه مقدار آهک در ملات باتارد زیادتر شود، قابلیت آبنگهداری و کارآیی ملات افزایش مییابد، ولی در مقابل، مقاومت فشاری آن کاهش پیدا میکند. بسته به اینکه کدام یک از این دو ویژگی ملات برای طراح حائز اهمیت بیشتری باشد، ملات مورد نظر انتخاب میشود. به این ترتیب ملاحظه میگردد که نباید تصور کنیم هرچه ملات قویتر باشد، بهتر است.
ملات سیمان بنایی
سیمان بنایی محصولی است که در کشورهای صنعتی به مقدار زیاد تولید شده و در کارهای بنایی که مقاومت زیاد مورد نظر نیست، مصرف میشود. سیمان بنایی از اختلاط سیمان پرتلند معمولی با جسم پرکننده بیاثری (از نظر شیمیایی) مانند گرد سنگ آهک و مواد افزودنی حبابساز، مرطوب کننده و دافع آب به دست میآید. حداقل درصد سیمان پرتلند در کشورهای مختلف متفاوت است، در کشور سوئد این نسبت (40%) و در ایالات متحده و کانادا (50%) و در بریتانیا (75%) میباشد. منظور اصلی از مصرف سیمان بنایی، دستیابی به خاصیت خمیری بهتر، کارآیی و آبنگهداری بیشتر و کاهش جمعشدگی ملات است. اختلاط این نوع ملات در کارهای بزرگ، بهتر و سادهتر انجام میشود. بعضی سیمانهای بنایی آمیختهای از سیمان پرتلند، آهک مرده و مواد مضاف هستند. در ملات سیمانی نیز میتوان به جای آهک، سیمان بنایی افزود.
ملاتهای سیمان ـ پوزولانی و آهک ـ پوزولانی
این قبیل ملاتها دارای سابقه دیرینه هستند، به طور کلی مواد پوزولانی به موادی گفته میشود که به تنهایی خاصیت چسبندگی ندارند، ولی با آهک و با وجود آب در درجه حرارتهای عادی ترکیب شده و نوعی سیمان تولید میکنند. نام پوزولان از خاکستر آتشفشانی بسیار فعالی که از ناحیهای واقع در ایتالیا به نام پوزولی استخراج میگردید، گرفته شده است. به جای سیمان پرتلند میتوان از سیمانهایی که از آسیاب کردن مواد پوزولانی و اختلاط با سیمان پرتلند یا آهک شکفته ساخته میشوند، استفاده کرد. این ملاتها در برابر حمله مواد شیمیایی بخصوص سولفاتها پایدار هستند. مواد پوزولانی یا طبیعی هستند مانند پوکه سنگها و کف سنگهای آتشفشانی و خاک دیاتومه، یا مصنوعی مانند سرباره کوره آهنگدازی و گرد آجر، نمونهای از این ملاتها از مخلوط کردن گرد آجر و آهک در کشورهای شرقی، ساخته و مصرف میشده است که در ایران به نام سرخی و در هندوستان به اسم سورکی و در مصر به نام حمرا نامگذاری شده است. بعضی مواد پوزولانی در درجه حرارتهای عادی فعال نیستند، ولی در اثر گرم کردن تا دمایی معین، فعال و برای ترکیب با آهک و سیمان آماده میشوند. ملاتهای سیمان ـ پوزولانی و آهک ـ پوزولانی، دیرگیر بوده و دارای مقاومت چندان زیادی نیستند ولی برای مصرف در نقاطی که احتمال حمله سولفاتها موجود باشد، مناسبند.
ملات ماسه آهک
ماده پرکننده این ملات، ماسه و ماده چسباننده آن، آهک است. ملات ماسه آهک ملاتی است هوایی و برای گرفتن و سفت و سخت شدن به دی اکسید کربن موجود در هوا نیاز دارد. این ملات برای مصرف لای جرز مناسب نیست، زیرا دی اکسید کربن لازم نمیتواند به داخل آن نفوذ کند و فقط سطح رویی آن کربناتی میشود، از این رو ملات برای اندود سطوح مناسب است. این ملات برای گرفتن و سخت شدن باید مرطوب بماند، زیرا در غیاب آب عمل کربناتی شدن انجام نمیشود، از این رو ملاتهای آهکی را باید در مکانهای مرطوب به کار برد و تا پایان مدت عمل آمدن نمناک نگاه داشت. چنانچه ملات ماسه آهک قدری خاک داشته باشد (اصطلاحاً ماسه کفی)، بهتر است، زیرا از ترکیب خاک ماسه با آهک، همان طور که در ملات گل آهک گفته شد، ترکیبهایی ایجاد میشود که گاز کربن هوا در آنها دخالتی نداشته و به گرفتن ملات به صورت آبی کمک میکند. وجود آهک نشکفته، آهک دو آتشه (سوخته) و منیزی سوخته در ملات، سبب شکفتن بعدی آنها و ایجاد آلوئک در ملاتهای آهکی و باتارد میشود. مشخصات و دانهبندی ماسه برای ملات سیمانی در استاندارد 299 ایران درج شده است.
ملاتهای قیری
ملات قیر از 5000 سال قبل، در ساختمانهایی نظیر برج بابل به کار رفته است. امروزه ملات ماسه آسفالت را برای قشر رویه پیادهروسازیها، پوشش محافظ قشر نمبندی بامها، پر کردن درز قطعات بتنی کف پارکینگها و پیادهروها و مانند اینها مصرف میکنند.
در انتهای جنوب غربی جلگه مرودشت در محل باریکی که رود کر از کنار کوهستان می گذرد، پل عظیمی به نام پل خان وجود دارد که به وسیله امام قلیخان فرزند الله وردیخان فرمانروای معروف فارس و سردار مشهور زمان شاه عباس کبیر بنا شده است. امام قلیخان در دوارن فرمانروایی پدرش حکومت لارستان را داشت و پس از مرگ پدر از طرف شاه عباس به فرمانروایی فارس منصوب گردید و پل خان یکی از آثار دوران حکومت او در سالهای (121 تا 143 ) هجری است . از این پل عظیم جهت عبور و مرور در آن دوران استفاده می شده است و تا زمانی که پل جدید فلزی در جنوب آن ساخته نشده بود ، این بنا دستخوش حوادث فراوانی چون سیل های سالیانه نیز بوده که تخریبهای آن نشانگر این حوادث می باشد ، این بنای باستانی که با شماره ثبت ملی 929 در 2/8/1351 به ثبت رسیده و مدتهای مدیدی است که محل عبور شاخه اصلی لوله آب شرب مرودشت تا بحال از سد خاکی درودزن ( داریوش ) می باشد. این پل از دو دهانه بزرگ و سه دهانه کوچک با طاق جناقی تشکیل شده است . مصالح به کار رفته در ساخت پایههای این پل سنگ و ساروج و در بدنه و طاقها آجر و ملات گچ است .»2 درسال 1290 ه.ش یکی از دهانه های بزرگ این پل مورد تخریب یاغیان قرار گرفت ودرسال 1318 ه.ش توسط نیروهای متفقین دوعدد سازه فلزی با پوشش الوارجهت تقویت دهانه های بزرگ پل نصب گردید و تا سال 1335 از آن استفاده مینمودند. این بنای ارزشمند تا قبل از ساخت پل فلزی جدیدی که در نزدیکی آن احداث گردیده است ، مورد استفاده قرار میگرفت و در سال 1362 ه.ش دفترفنی تخت جمشید با ایجاد داربستی معلق در اطراف دهانه فروریخته پل نسبت به آسیب شناسی و مستندنگاری به وسیله عکس اسلاید و نقشه و گزارش اقدام و طرح مرمتی آن را به مراجع ذیصلاح ارسال نمود ، که متأسفانه تا کنون هنوز بودجهمناسبی به آن تخصیص نیافته است و با توجه به آسیبهای وارده، گذر زمان آن را رو به اضمحلال میبرد .
شهرستان مرودشت
شهرستان مرودشت با وسعت 3687 کیلومتر مربع هشتمین شهرستان استان فارس محسوب می شود که در محدوده جغرافیایی 52 درجه تا 53 درجه و 36 دقیقه طول شرقی و 29 درجه و 39 دقیقه تا 30 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی واقع شده است . ارتفاع آن از سطح دریا 1620 متر بوده و با داشتن سه شهر ، چهار بخش و 14 دهستان 460000 نفر را در خود جای داده است و با فاصله حدود 45 کیلومتر از شیراز در ضلع شمالی استان فارس قرار دارد و از شمال به شهرستان پاسارگاد ، از جنوب غربی به شهرستان سپیدان ، از جنوب به شهرستان شیراز و از شرق به شهرستان ارسنجان محدود می گردد. پیشینه تاریخی این شهرستان با تعداد 250 اثر ثبت ملی و 10 تفرجگاه طبیعی و 6 منطقه نمونه گردشگری بنا به مستندات به دوران ایلامی و هخامنشی مرتبط است . براساس اعتقاد اهالی نام منطقه قبلاً "مرغ دشت" یعنی مرغزار بوده است و " ابن بلخی" سیاح قرن 6 هجری آن را به نام " دشت مرو" در فارسنامه خود یاد کرده است و در منابع آمده است که" مرو" نام یکی از محلات استخر بوده و شایان توجه است که علت عمده تشکیل منطقه شهری در این دشت همان تأسیس کارخانه قند می باشد و سایر علل را می توان اسکان عشایر( تخته قاپوکردن)،ترانزیت، حمل و نقل جاده ای و رشد صنایع در حوالی شهر ذکرکرد . اما بی تردید این دشت خوش آب و هوا به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی و نیز جریان دو رودخانه در سطح آن از گذشته های دور همواره مرکز تجمع و محل استقرار جمعیت انسانی بوده است و یا فته های باستان شناسی از تپه های" باکون" ، "جری" ،" موشکی" ، " شقا " و ... دلیل این مدعاست ، حتی برخی نقاط همچون" اشکفت گاوی" با قدمتی حدود 27000 سال در حوالی کارخانه سنگ شکن پتروشیمی از دوران پارینه سنگی آثاری را در خود جای داده است . در پس زمینه مرودشت شهری قرار گرفته که روزگاری بانوی شهرهای ایران بوده ، یعنی" استخر" (اسطخر) که از 5 قرن پیش از میلاد تا 10 قرن بعد از میلاد دایر و معمور بوده و به ویژه از دوره ساسانیان اهمیتی به سزا داشته است چنان که معبد آناهیتای آن و موبدش ساسان و داستان تاجگذاری" یزدگرد سوم" هماره زینت بخش تاریخ ایران باستان بوده است. این شهر بعد از تسخیر اعراب علی رغم نابسامانی اوضاع، زمان تا قرن 5 هجری که" ابوکالیجاردیلمی" برج و بارویش را با خاک یکسان کرد و اهلش را به شیراز کوچاند به حیات خود ادامه می داد تا در این زمان به کلی از خاطره ها فراموش شد. هرچند در طی همین مدت علمای اسلامی از دل این شهر برخاسته اند . از جمله" ابوالقاسم ابراهیم بن محمد" ملقب به" استخری" سیاح معروف در قرن 4 هجری صاحب کتبی چون" صور الاقالیم" و" مسالک الممالک" ، "حسن بن احمد بن یزید استخری" که در سال 328 هجری وفات یافته و قاضی شهرهای قم و سیستان بوده ." سیبویه" نحوی را هم نوشته اند اهل همین شهر بوده است . شهر مرودشت فعلی از سال 1314 همزمان با احداث کارخانه قند شکل گیری آن آغاز گردیده و در 70 سال به بزرگترین شهر بعد از مرکز استان مبدل شده است . این شهرستان دارای دو رودخانه ی مهم و پر آب به نام" کر "و "سیوند" می باشد که "سد درودزن" بر روی رودخانه کر احداث شده و این دو رودخانه پس از مشروب کردن زمین های کشاورزی کامفیروز – رامجرد – سیدان – نقش رستم با هم تلاقی پیدا کرده و به" دریاچه بختگان" می ریزد. مرودشت دارای جاذبه های تاریخی ، طبیعی و زیارتی بی شمار و منحصر به فردی است که 6 منطقه نمونه گردشگری آن به این شرح است: مناطق تنگ بستانک ( بهشت گمشده ) ، سد درودزن ، بقعه متبرکه حضرت ایوب نبی ، تنگ خشک ، امامزاده سید محمد (ع) معروف به سلطان ولایت و تخت جمشید . علاوه بر این مناطق جاذبه های گردشگری دیگری نیز در مرودشت وجود دارد که هر ساله پذیرای تعداد کثیری از گردشگران از سراسر جهان نیز می باشد ، چون آثار تاریخی پاسارگاد ، نقش رستم ، نقش رجب ، شهر استخر ، پل تاریخی خان و بندامیر ،تل باکون ، اشکفت گاوی ، تل مادآباد ، تنگ بلاغی ،استودان ها ،کاروانسرای مایین و .... جاذبه های طبیعی : چشمه ابوالمهدی ، چشمه تیره باغ ، باغ بدره ی سیدان ، تنگ الله اکبر ، تنگ چاهو ، سرآسیاب سیدان ،چهل دختران ، قصر قلات و ... .
جاذبه های زیارتی نظیر : امامزاده اسحاق (ع) ، امامزاده حسین ( ع) ، امامزاده شاه غیب ، امامزاده عقیل (ع) و امامزاده صفی الدین (ع)
شهرستان مرودشت در یک نگاه :
موقعیت : شمال فارس ، وسعت 3687 کیلومتر مربع
جمعیت : 460000 نفر ، شهری و روستایی
فاصله تا مرکز استان: 45 کیلومتر
ارتفاع از سطح دریا : 1620 متر
تعداد شهر : 3 شهر ( مرودشت ، سیدان ، مشهد بیلو )
تعداد بخش : 4 بخش ( مرکزی ، درودزن ، سیدان ، کامفیروز )
تعداد دهستان : 14 ( مرکزی 6 ، درودزن 3 ، سیدان 2 ، کامفیروز 3 )سابقه تاریخی : در دوره هخامنشیان پایتخت باستانی ایران بوده که 28 دولت تحت سلطه آن بوده است راه اصلی : 228 کیلومتر
راه فرعی : 140 کیلومتر راه شوسه : 80 کیلومتر
راه روستایی : 410 کیلومتر جاذبه های شاخص تاریخی و طبیعی این شهرستان با هم می خوانیم : مجموعه آثار تاریخی تخت جمشید – مجموعه آثار تاریخی نقش رستم – مجموعه آثار تاریخی شهر استخر – تخت طاووس – بنای تاریخی پل خان – معدن سنگ مجدآباد ( هخامنشی ) – معدن سنگ سیوند – امامزاده سلطان ولایت – بقعه ایوب نبی – بهشت گمشده – آبشار حصار دشتک – تیره باغ – سد درودزن – باغ بدره سیدان – تنگ خشک سیوند – سرآسیاب و قره قلات سیدان – سد سنگی داریوش – استودان های سنگی کوه رحمت – کتیبه های ساسانی حاجی آباد – تل باکون – تل سبز – تل مادآباد
1- تخت جمشید :
در سال 520 (ق.م) به فرمان داریوش همان هنرمندان و مباشرانی که کار ساختمانی شوش را به انجام رسانده بودند برای ساختمان" آپادانه" به تخت جمشید احضار شدند و بزرگترین پایتخت جهان در تخت جمشید تقریباً از روی نمونه ای که در شوش ساخته شده بود منتهی عظیم تر و باشکوه تر ساخته و پرداخته گردید. نام اصلی این بنای معظم به روایت سنگ نوشته خشایارشا روی جرز درگاه های کاخ دروازه ملل و به گواهی الواح عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید (پارسه) می باشد که در میان یونانیان "پرسه پولیس" – "پرسپولیس" خوانده می شد. اما نام " پارسه" با فرو پاشی اش از یاد ایرانیان رفت به گونه ای که در دوره ساسانی آن را " صد ستون" می خواندند و بعدها خاطره ای از این نام در میان مردم فارس به صورت چهل ستون و چهل منار ماند و (ژزفاباربارا) که در سال 1474 آثار را دیده آن را "چل منار"( چهل منار) خوانده است .
الف : این اثر 125 هزار متر مربع وسعت داشته و از 5 بخش شامل :
1- کاخ های تشریفاتی
2- سرای نشیمن و کاخ های کوچک اختصاصی
3- خزانه های شاهی
4- دژ و باروی حفاظتی
5- کتیبه ای بر روی دیوار ضلع جنوبی که نشان می دهد پیش از تخت جمشید هیچ اثر و بنایی در این مکان وجود نداشته است .
ب : ساختمان های موجود در این مجموعه عبارت اند:
1- کاخ کوچک یا دروازه ملل ، دارای چهار ستون
2- آپادانا بزرگترین کاخ موجود بر روی صفه.
3- کاخ داریوش از نخستین کاخ هایی است که بر روی صخره صفه تخت جمشید بنا شده است . این کاخ را کاخ تچر و تالار آیینه نیز گفته اند.
4- کاخ صدستون یا تالار صدستون
5- کاخ یا دروازه نیمه تمام
6- خزانه تخت جمشید
7- کاخ سه دری یا تالار شورا
8- چاه سنگی
9- آرامگاه اردشیر دوم و سوم
10- کاخ خشایارشاه معروف به هدیش
11- کاخ اندرونی یا حرمسرا، موزه کنونی تخت جمشید ، این مجموعه ی بی نظیر تا سال 330 ( ق . م) که در آتش انتقام اسکندر مقدونی سوخت پا برجا بود و کارهای ساختمانی در آن انجام می گرفت .
دروازه ملل تخت جمشید:
زمانی که پلکان ورودی را پشت سر گذاشته و بالای صفه قرار می گیریم ، اولین بنا یی که روبروی ما قرار دارد، بنای دروازه خشایارشاه یا دروازه ملل است ، که دارای سه درگاه در اضلاع غربی و شرقی و جنوبی می باشد . درگاه غربی به دو جرز گاو بال دار عظیم الجثه، مزین شده است و درگاه شرقی به دو جرز که با حیوان افسانه ای بنام " ابوالهول" را با سر انسان نشان می دهد و درگاه جنوبی به طرف حیاط شمالی کاخ آپادانا قرار دارد . این بنای با شکوه به دستور خشایارشاه ساخته شده است .
کاخ آپادانا تخت جمشید:
کاخ آپادانا که دارای یک تالار مرکزی با 36 ستون به ارتفاع حدود 20 متر می باشد و چهار ایوان در چهار جهت اصلی کاخ با ستون های مرتفعی ساخته شده اند . دو پلکان در قسمت شمالی و شرقی این کاخ با نقوشی فراوان از شاهکارهای حجاری دوران هخامنشی می باشد . این کاخ به دستور داریوش اول شروع به ساخت گردیده و در زمان حکومت خشایارشاه تکمیل شده است .
نقش شیر گاوشکن تخت جمشید:
نقش شیر گاوشکن یکی دیگر از شاهکارهای حجاری این دوران به شمار می رود ، بر روی پلکان های تخت جمشید این نقوش حجاری گردیده است و آمدن بهار را نوید می دهد .
2- ویرانه های شهر استخر :
بزرگترین و معظم ترین شهر باستانی ایران که از حدود پنج قرن پیش از میلاد تا ده قرن بعد از میلاد دایر و معمور و مرکز سیاست و تجارت و مقر روحانیون و مؤبدان و دستوران بوده است شهر استخر است که اینک خرابه های آن در 7 کیلومتری شمال تخت جمشید دست چپ جاده قرار دارد و آثاری چند از دروازه های سنگی و کاخ های ویران شده با ستون های آن موجود است . از ساختمان شهر استخر-که از چه تاریخی شروع شده ، اطلاعی در دست نیست . آثاری که بتوان تاریخ صحیح آن را تعیین نمود ضمن کاوش های به دست آمده و اشیایی که در آن جا کاوش شده مربوط به دوره های هخامنشی و ساسانیان و اسلام است ولی از آب فراوان و اراضی زراعتی موجود در آن حدود می توان حدس زد که از سالیان دراز آباد بوده است. از دوران سلوکی نیز چند ته ستون ساده و تعدادی سر ستون به شکل" لوتوس" باقی مانده است. در زمان ساسانیان که ولایت پارس به پنج کوره تقسیم می شد مرکز آن ها شهر استخر بوده است.
3- نقش رجب (( نقش قهرمان)) :
در شمال تخت جمشید نقوشی از اردشیر بابکان و شاپور اول در پس رفتگی کوه حجاری شده است که به نقش رجب معروف است؛ دلیل نامیده شدن آن به این نام برما روشن نیست فرصت الدوله در آثار العجم خود آن را نقش قهرمان نیز نامیده است نقش رجب دارای 3 نقش برجسته از اردشیر بابکان و شاپور اول علامت خاندان او و شخصیت های بزرگ دوره اردشیر است . " موربه" و" اوزلی" در سال های 1811 و 1812 موفق به تشخیص سه نقش در دامنه کوه رحمت شدند و" فلاندن" و "دیولافوا" و همسرش" زاره" و" هرتسفلد" پس از آن محل نقش رجب را بررسی کرده و تشخیص آنها را تأئید کرده اند .
4- تخت گوهر یا تخت رستم :
در نزدیکی نقش رجب و در مسیر آثار تایخی نقش رستم تخت سنگ هایی منظم به صورت ناتمام وجود دارد که به تخت رستم معروف است که بنا به گفته "هرتسفلد" خرابه های آرامگاه ناتمام "کمبوجیه" است.
5- نقش رستم :
کوه حسین ( نقش رستم ) یکی از جایگاه های مقدس و مورد احترام ادوار باستانی بوده که مردم برای زیارت آن و قبور شاهان خود و دیدن آتشکده ونذر و نیاز به آن جا می آمده اند و در نتیجه از هزاران سال پیش از میلاد این محل آباد و تا اواخر دوره ساسانیان دارای اهمیت بوده است . وجود نقوش عیلامی اهمیت این کوه را از قدیم الایام می رساند و این خود سبب شده که شاهان هخامنشی آرامگاه ابدی خود را در آن جا بسازند و ساسانیان نیز آثاری از خود نقش نمایند. برجسته ترین آثار دوره هخامنشی در نقش رستم عبارت اند از : قبور شاهان و ساختمان مکعب سنگی معروف به کعبه زرتشت .
در این مکان مقبره های داریوش اول ( 465-485) خشایارشاه اول ( 465-485) اردشیر اول (424-465) و داریوش دوم (405-424) با نمای صلیبی شکل وجود دارد . از دیگر آثار، 8 نقش برجسته مربوط به شاهان ساسانی می باشد . اما قدیمی ترین اثر موجود در این مکان نقش برجسته عیلامی است که متعلق به اواخر هزاره دوم( ق . م ) تا 700( ق . م) می باشد و یک خدا و الهه عیلامی را در حالت نیم رخ چپ و نشسته بر تخت مزین به نقوش مار نشان می دهد .
6 - قلعه استخر(کوه قلعه استخر) :
قلعه استخر از قلعه های معروف و تاریخی است که در انتهای شمال غربی جلگه مرودشت قرار گرفته است ،این کوه و دو کوه دیگر ( قلعه شکسته و اشکنون ) در مجاور یکدیگر و مثل سه گنبدان قرار گرفته اند که از هر کجای دشت مرودشت، ابرج و رامجرد قابل رؤیت هستند . عضدالدوله دیلمی در آنجا چند حوض جهت نگهداری آب باران ساخته که بزرگترین آن ها 51 متر طول ، 20 متر عرض و تقریباً 6 متر عمق دارد. هم اکنون در بالای این قلعه درخت سروی با قامتی افراشته وجود دارد که می توان قدمت آن را حداقل به هزار سال تخمین زد " محیط ساقه آن 1/4 متر است" این درخت هم اکنون پیرترین موجود زنده در دشت مرودشت است. این قلعه در طول تاریخ همواره به عنوان محلی برای گردشگران بوده است. در فارسنامه ابن بلخی راجع به این سه گنبد چنین آمده است : « جمشید سه قلعه بساخت در میان شهر و آنرا سه گنبدان نام نهاد ، یکی قلعه استخر و دوم قلعه شکسته و سوم قلعه اشکنوان . بر قلعه استخر خزانه داشتی و بر شکسته فرش خانه و اسباب آن و بر اشکنوان زرادخانه » هم در جای دیگر می نویسد : « در جهان هیچ قلعه قدیم تر ازین قلعه نیست و هر احکام کی صورت بندد آنجا کرده اند و به عهد پیشدادیان آنرا سه گنبدان گفتند و دو قلعه دیگر را که نزدیکی آنست یکی قلعه شکسته و دیگر قلعه اشکنوان ، و این هر دو قلعه ویران است».
7- کاروانسرای مائین :
کاروانسرای مائین یکی از جلوه های معماری است که در حومه شهرستان مرودشت ، درنزدیکی روستای گرم آباد و در روستایی به نام مائین واقع شده است و احتمالاً متعلق به اواخر عهد صفویه می باشد. بنا دارای یک حیاط مرکزی است که چهار طرف آن را چهار ایوان با دهانه قوسی تیز احاطه کرده اند و در هر طرف هم اتاق هایی با رواق های سنتی دیده می شود. مصالح بکار رفته در آن ملات ساروج یا آهک ، آجر و سنگ است که طرح را به دو شکل منظم و تراشیده و بدون تراش در ازاره ها و کف فرش حیاط مرکزی به کار برده اند . درون دیوار اتاق های بنا بخاری تعبیه شده است که از مشخصه های معماری عصر صفوی است . این کاروانسرا که به سبک ساختمان های واقع در دشت ساخته شده است سال ها مورد استفاده بوده و به لحاظ استقرار در مسیر ورودی اقلید ،آباده و اصفهان در دوره های قبل مکرر تعمیر و بازسازی شده است .
8- پل خان :
پل خان در استان فارس واقع در 3 کیلومتری شهرستان مرودشت بر روی رودخانه کر و در مسیر شاهراه شیراز ـ اصفهان قرار گرفته است . این پل در سال 1620 میلادی در زمان احداث جاده ی کاروان روی اصفهان به بندر عباس از طریق شیراز - لار ،آغاز شد که تکمیل آن تا سال 1672 میلادی انجام گرفت . ساخت این پل در دوره صفویه به فرمان" امامقلی خان" فرزند" الله وردیخان" والی شیراز صورت گرفت.
9- تل های تاریخی باکون 1 و 2 :
در فاصله حدود 3 کیلومتری جنوب غرب تخت جمشید و در وسط مزارع، تپه های باکون الف و ب به فاصله تقریبی 1000 متر از یکدیگر قرار گرفته اند . که از لحاظ شکل همانند سایر تپه های ماقبل تاریخی مکشوفه در اکثر نقاط ایران از قبیل تپه سیلک کاشان ، گیان نهاوند ، جعفرآباد شوش ودامغان می باشند . این تپه ها در موقعیت '53 ° 52 طول جغرافیایی و '55 ° 29 عرض جغرافیایی واقع شده اند 1612 متر از سطح دریا بلندترند و رویهم رفته 270 متر طول ، 200 متر عرض و 5 الی 6 متر ارتفاع دارند و مساحت کل محل نیز 54000 مترمربع می باشد . تل باکون که به شماره 189 در تاریخ 18/4/1311 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است ، در سال 1312 توسط پروفسور ارنست هرتسفلد مورد کاوش قرار گرفت. سفالهای ظریف و زیبایی که از این تپه بدست آمده با ظروف سفالی که از قدیم ترین دوره شوش اول پیدا شده شبیه می باشد و دارای قدمتی میان 3500 تا 4000 سال ق . م یعنی حدود 5000 سال قبل است .
10- اثر طبیعی تنگ بستانک ( بهشت گمشده ) :
این تنگ که در امتداد جنوبی ، شمالی به سمت دشت کامفیروز قرار دارد از جمله زیباترین جلوه گاههای طبیعت استان فارس است که دارای چشمه هایی زیبا و آبشارهای کم ارتفاع طبیعی و انواع درختان چسبنده و جنگلی ( بلوط ، کیکم ، بنه ، بادام ) است، وسعت محدوده این تنگ بالغ بر 20000 هکتار است و از سال 1371 به عنوان اثر طبیعی ، ملی در زمره مناطق حفاظتی و در دستور کار شورای عالی محیط زیست برای تصویب نهایی قرار گرفته است، ارزش ذخیره گاهی آبی ، گیاهی این تنگه با توجه به اقلیم خشک جنوب کشور و نیازمندی شدید مردم به استراحت گاهی طبیعی چنان است که باید آن را چون پدیده های نادر و خدادادی حفظ و حراست نمود .
11- آبادی دشتک :
این آبادی در تنگه ای از کوه دشتک در شمال دشت درودزن قرار دارد نحوه ساخت و ساز مساکن روستایی با توجه به شیب و دامنه کوهستان قابل توجه می باشد و در دامنه این کوه آبشاری زیبا و باغات انار قرار دارد .
12- گردنه چر چر :
این گردنه دشت حاصلخیز و زیبای درودزن را به سمت دشت بکان می رساند، چشمه ای کوچک در بالاترین نقطه گردنه وجود دارد که در صورت بازسازی ، مسافرین این مسیر را برای اندکی استراحت پذیرا خواهد شد.
13- چشمه (تنگ ) چاهو :
وجود این چشمه زیبا در دشت کوچک چاهو منبع آبی را برای رهگذران این مسیر به سوی دشت های سرد سیری و شهرستان اقلید تأمین می کند درختان کهنسال بنه و در اطراف این چشمه سایه بان هاآرامش بخش طبیعی مسافرین و گردشگرانی هستند که ترجیح می دهند اندکی در پناه طبیعت بیاسایند .
14- سرآسیاب :
این مکان تفریحی در شمال شهر سیدان و در کنار باغات انار و گردوی آن واقع شده است. این مکان محل خروج آب یک چشمه می باشد که در سالهای گذشته از سوی سازمان میراث فرهنگی استان بهسازی شده است .
15- امامزاده سید محمد از فرزندان امام موسی کاظم (ع) معروف به سلطان ولایت : در فاصله 35 کیلومتری شهرستان مرودشت در نزدیکی روستای سلطان ولایت و در بالای کوه واقع شده و دارای درختان کثیری از انواع مختلف با سایه های بلند جهت آسایش زوار محترم،یک ساختمان و چشمه ای با صفا با آبی سرد و شیرین در سینه کوه که زوار زیادی از قدیم الایام از راههای دور و نزدیک خصوصاً در شبهای جمعه و روزهای تعطیل به زیارت این بقعه متبرکه می آیند بطوری که سالیانه حدود 10000 نفر از این مکان مقدس دیدن می فرمایند و دارای امکانات آب ، برق و ساختمان زائر سرای آن هم در حال ساخت و ساز است .
16- بقعه متبرکه حضرت ایوب نبی(ع) :
در 42 کیلومتری شهرستان مرودشت و 78 کیلومتری شمال شیراز در مسیر جاده " سد درودزن" و در دامنه "کوه ایوب" و مجاورت روستای چمنی" بقعه متبرکه حضرت ایوب نبی(ع) " و همسرش" بانو بی بی رحیمه" قرار دارد ، چشمه ای با صفا با دو حوضچه کوچک و بزرگ و درختان کهنسال زیادی که در کنار بقعه قرار دارد روح انسان را جلا می بخشد ، از قدیم الایام زوار زیادی از راههای دور و نزدیک و کشورهای همجوار جهت دعا و نیایش و گذراندن تعطیلات به این مکان مقدس می آیند بطوری که سالانه 30000 هزار نفر از این محل دیدن می فرمایند. در گوشه دیگری از این مکان درختچه های موجود است که از دور شبیه گوسفند و به گله " ایوب نبی (ع)" معروف است . این مکان دارای امکانات آب ، برق می باشد و به جهت قدمت زیاد ساختمان ، اداره اوقاف مرودشت در سال 1371 طرح جامع آن را تهیه و بر اساس آن شروع به عملیات عمرانی آن نمود از جمله این فعالیتها: تسطیح تپه ها، ایجاد فضای سبز، محوطه سازی،پارکینگ،نصب اسباب بازی، احداث سرویس بهداشتی ،لوله کشی محوطه، ساخت غسالخانه ، سکوبندی محوطه ، تخریب ساختمان قدیمی و تجدید بنای جدید با زیر بنای حدود 400 متر مربع که مراحل پایانی آن در حال انجام است.
17- مجموعه سد درودزن :
این تفرجگاه طبیعی در فاصله حدود 90 کیلومتری شمال غربی شهرستان مرودشت و در منتهی الیه قسمت جنوبی بخش کامفیروز قرار دارد و در این مکان علاوه بر وجود دریاچه مصفا و بزرگ درودزن طبیعت بکر و چشم نواز اطراف سد ،وجود جنگلهای طبیعی و امکانات دیگر مجموعه از جمله هتل و مجموعه اقامتی آن و امکانات دریاچه گردی از جمله مزایای آن مجموعه می باشد که هر ساله پذیرای میهمانان زیادی می باشد.
18- تنگ خوش(تنگ خشک ) سیوند:
این تفرجگاه طبیعی در فاصله 30 کیلومتری شمال شرقی شهرستان مرودشت و در روبروی دهستان سیوند واقع شده و بصورت تنگه ای است با طول تقریبی 20 کیلومتر و عرض 2 کیلومتر که دارای پوشش گیاهی انبوه و چشم نوازی از درختان بنه ،ارژن، بادام کوهی و کیکم می باشد و بکر و دست نخورده است . این تفرجگاه بسیار زیباست ، معادن سنگ دوره هخامنشی و کتیبه دوره پهلوی در محدوده این دره واقع شده است .
19- سد سنگی دا ریوش :
این بنای تاریخی که در زمان هخامنشیان ساخته گردیده نزدیک به سد خاکی داریوش یا درودزن شمال غربی شهرستان مرودشت در بخش کامفیروز واقع است .زمانی که می خواستند سد خاکی درود زن را بسازند چون این بنای قدیمی زیر آب پنهان می گشت آن را از محل اصلی خود جدا کرده و به محلی دیگر در همان نزدیکی سد خاکی انتقال دادند .این بنا طریقه سد سازی در دوران هخامنشی ار به نمایش می گذارد .