تاریخچه :
بر طبق نظر باستانشناسان دو تاریخ مختلف در مورد زمان ساخت مقبره وجود دارد. یک نظریه قویتر که بیشتر افراد بر آن اتفاق نظر دارند اینست که اثر متعلق به داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی است و با توجه به دوره حکومت این پادشاه پس اثر باید متعلق به سالها ی335 تا 330 ق . م باشد. نظر دیگر اثر را متعلق به دوره اردشیر دوم یا سوم میداند، با توجه به این نظریه اثر بین سالهای 404 تا 359 (اردشیر دوم) و یا 359 تا 337 ق .م (اردشیر سوم) احداث گردیده است، اما با توجه به وجود ضعف در صخرهای که اثر در آن ساخته شده، نیمه کاره رها شده است.
وجه انتساب :
مطابق نظر تعدادی از محققین از جمله اریش ف اشمیت، ارنست هرتسفلد، علیرضا شاپور شهبازی، این اثر متعلق به داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی است که به علت مرگش در جنگ با اسکندر مقدونی به سال 330 ق . م امکان پایان دادن آنرا نیافت. نظریه مطرح تعدادی از باستانشناسان و محققین دیگر که با مطالعه بر روش کار بر روی مقابر هخامنشی به این نتیجه رسیدهاند، این اثر را متعلق به اردشیر دوم یا سوم میدانند. مطابق نظر ایشان ساخت این اثر در یکی از این دورهها آغاز شده است لیکن وجود رگه در صخره کار بر روی آن متوقف شده و ساخت مقبره دیگری در مقابل صفه تخت جمشید آغاز گشت .
شناخت وضعیت موجود :
مقبره که در بخش جنوبی صفه تخت جمشید قرار دارد به طور قطع به صورت نیمه تمام است. این مطلب با توجه به اینکه نمای اصلی مقابر دیگر مطابق روال مقابر هخامنشی شامل یک بستر صلیبی شکل است که در بالای آن نقش پادشاه ایستاده در مقابل آتشدان، در حالیکه نقش فروهر و ماه در بالای آن و اورنگ پادشاهی که 28(30) ملت تابعه در حال حمل آن هستند، در راستای افقی صلیب کپی از نمای کاخهای تختجمشید که شامل سقف و ستونهایی است که آنرا نگه داشتهاند و در میان ورودی سردابهای که مقابر در آن قرار دارد و گود کردن امتداد پایینی راستای عمودی صلیب در راستای تکمیل فرم است که البته این بخش در مقابر تختجمشید وجود ندارد، بیان شده است.