آثار باستانی و تاریخی از جمله مهمترین جاذبه های گردشگری در هر کشور است و در این میان پل های قدیمی که با مواد ابتدایی و با معماری های زیبا درست شده اند اهمیت خاصی دارند.
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، کشور ایران با دیرینه ای به قدمت تاریخ ، سرشار از جاذبه هایی است که آن را همچون نگینی در پهنه گیتی ، متمایز ساخته است. کشوری سرشار از دیدنی های طبیعی ، باستانی ، تاریخی ، زیارتی و تفریحی که به لطف یزدان پاک و همت ایرانمردان همیشه سرفراز در جهان جایگاه بالایی دارد.
پل پنج چشمه
این پل در 5 کیلومتری ماکو بر روی رودخانه پر آب زنگمار ساخته شده است. پل پنجچشمه از آثار دوره صفوی است و به منظور ایجاد ارتباط بین تبریز - ماکو و همچنین روستاهای اطراف ساختهشده است. این پل که قبلاً دارای پنج چشمه بود، اینک چهار چشمه دارد. در اواخر دوره قاجاریه، دو چشمه ازچشمههای پل خراب شده و هنگام مرمت و بازسازی، به جای دو چشمه، چشمهای بزرگتر ساخته و پنج چشمهرا به چهار چشمه تبدیل کردهاند. مصالح پل از سنگ است و طرحی بسیار ساده دارد.
پل شاپوری
در فاصله 2 کیلومتری جنوب غربی خرمآباد و در غرب شهر قدیمی «ایزدخواست» یکی ازشاهکارهای معماری و پلسازی دوره ساسانی باقیمانده است. این پل 28 تاق در جهت غربی ، شرقی داشت کهامروزه فقط 6 تاق آن باقی مانده است. سطح هر پایه 66متر (6*11) و ارتفاع کنونی آن 16 متر است. تاقها باسنگهای حجاری شده، ساخته شدهاند. مصالح بنا از سنگ و ملاط ترکیبی است که اکنون نیز جداکردن آن ازسنگها به سختی امکانپذیر است.
پل آجری کوچه
در شمال روستای کوچه از توابع دهستان گودین شهر کنگاور پل آجری از بناهای دورهشاه عباس دیده میشود. این پل محکم بر روی آب خرم که از غرب به شرق جریان دارد احداث شده است. طولپل حدود 80/68 متر است. پایههای پل تا ابتدای طاق هر دهانه با سنگ لاشه بالا آورده شده و میان پایهها را باقلوه سنگ و سنگ لاشه پرکرده و با آجر روی آن را پوشاندهاند. هر پنج چشمه پل طاق جناغی دارد. طاق چشمهشمالی از سمت غرب جناغی و از سمت شرق هلالی شکل است. در طرفین پل سیل برگردانهایی با سنگ لاشهو ملاط گل و گچ ساخته شده است.
پل کشگان
پل کشگان بر سر راه باستانی و قدیمی طرهان به شهر باستانی شاپورخو قرار دارد و برروی رودخانه کشگان ساخته شده است. در پایین پل، پایههای دوره ساسانی به جای مانده است. این پل تقریباً300 متر طول و 11 پایه داشته است که در حال حاضر قسمتی از چهار پایه آن باقی مانده است. براساس متنکتیبهای به خط کوفی که از بذئه پل پیدا شده، در سال 388 هجری قمری به فرمان «بدربن حسنویه بن الحسین»ساختمان آن شروع شده و در سال 398 به پایان رسیده است. به فاصله یکصد متری جنوب این پل، آثار یک پلدیگر که به دوره قبل از اسلام و مربوط به عهد ساسانیان باقی مانده بین این پل و آثار به جای مانده پل ساسانیکشگان، پل جدیدی ساخته شده است.
پل شیخ
پل شیخ بر روی رودخانه قشلاق در 8 کیلومتری شمال سنندج احداث شده و از آثار دورهصفوی است. طول پل 5/53 متر و عرض آن 3/5 متر است. پل 6 دهانه دارد که سه دهانه آن دارای طاق جناغیو سه دهانه دیگر دارای طاقهای قوسی است.
پل شکسته
این پل در روستای خسرو آباد در استان همدان، بر روی رودخانه شهاب احداث شده و دارای دوچشمه اصلی و دو چشمه کوچک در طرفین چشمههای اصلی است. طاقهای هر چهار چشمه جناغی است کهتا بلندی ۱۵۵ سانتیمتر از تخته سنگهای لاشهای، با ابعاد مختلف و با ملاط گچ ساخته شده و روی سنگهاسه رج آجر چهار گوش چیده شده است.
پل فرسفج
این پل در روستای فرسفج تویسرکان بر روی یکی از شعبههای قلقل رود احداث شدهاست. پل فرسفج از نظر قدمت به دوره صفویه مربوط است. طول و عرض پل بسیار کم و سه دهانه بزرگ آبرو، با قوس جناغی دارد و در حد فاصل آنها دو طاقنمای کوچک به چشم میخورد. مصالح اصلی پل از سنگ و آجر است.
مسجد سنگی (آتشکده آذرخش )
شهرستان داراب
آتشکده آذرخش یکی از آثار منحصر به فرد تاریخی است که در دامنه شرقی کوه پهنا واقع گردیده است . این بنای شگفت انگیز در دل کوه پهنا حجاری شده و شکل آن بصورت صلیب می باشد. مساحت آن در حدود چهارصد و بیست متر مربع که تمام دیوارها و محوطه جزرهای آن از کوه تراشیده شده و یکپارچه است . اطراف آن راهروهائی است که به یکدیگر متصل می باشد . به اعتقاد برخی از محققین این آتشکده یکی از معابد مهم ایرانیان قدیم بوده که البته از آن بعنوان قصر دختر و کارونسرا نیز نام برده شده است.
بنای این اثر باستانی را به پوراندخت دختر داراب کیانی نسبت می دهند و ساخت آنرا حدود سده سوم قبل از میلاد عنوان کرده اند . علاوه بر جزرهای متعدد و راهروهای پیچ در پیچ در وسط آتشکده حوضی قرار دارد که اندازه آن با روشنائی در سقف یکسان است . این بنا در مورخ 15/9/1314 با شماره 229 جزو آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و پس از سال ها و قرن ها مقارن با سلطنت هلاکوخان به سال 652 ه – ق به دستور ابوبکر بن سعد ابن زنگی که در فارس حکومت داشته در قسمت سمت چپ ساختمان محرابی رو به قبله ساخته شده که بعد از ساخت محراب آن را مسجد نامیدند . در بالای محراب به خط ثلث نوشته شده :
"به فرمان پادشاه زمان اتابک ابوالمظفر ابوبکر اتابک در ماه رمضان سال 652 ه – ق این محراب ساخته شده است. "
در بیرون ساختمان اطاق کوچکی در دل کوه ساخته اند که احتمالاً محل اقامت نگهبان بوده باشد . در ساختمان مسجد دو کتیبه وجود دارد که یکی بعد از ورود به مسجد بر بالای مدخل ورودی و دیگری اطراف محراب که حاوی مطالب و آیات قرآنی است ، این سنگ نوشته ها به زبان کوفی و مربوط به دوره اتابکان همزمان با ساخت محراب می باشد.
این بنا که هم اکنون به مسجد سنگی مشهور است در ابتدا معبد مهر پرستان آریایی بوده و سپس در عصر ساسانی تبدیل به آتشکده شده و آذرخش نامیده اند و دوره اتابکان نیز به مسجد تبدیل گردیده است.
مسجد سنگی (صخره ای) داراب یک نمونه منحصر به فرد در ایران است . طولانی ترین قسمت آن ، طول شرقی غربی آن است که از در ورودی شروع می شود. ورودی های آن در سمت جنوب شرقی قرار دارد و فاصله آن از ابتدای درگاه ورودی تا انتهای شمال غربی ، تقریباً 20 متر است . طول دو سوی دیگر مسجد که یکی در راستای جنوب غربی و دیگری در امتداد شمال شرقی است. 7/18 متر است. عرض چهار سوی آن به طور متوسط و با احتساب عرض راهروها و جزرهای گردنده دور تا دور مسجد 60/7 متر است. این مسجد در مرکز دارای حوض سنگی به عرض 10/3 متر با پلان مربعی دارد که به موازات نور گیر سقف در صخره نقرگردیده است. اضلاع نورگیر با طول و عرض حوض یکسان است و نور بنا را تأمین می کند . در قسمت ورودی یک هشتی به ابعاد 78/2 و 6/9 متر وجود دارد ، که البته ابعاد آن اندکی متغیر است . دور تا دور مسجد را رواقی به عرض 1 تا 10/1 متر همراه با جزرهایی به طور متوسط به قطر 85 سانتیمتر احاطه کرده است . که در سمت راست محراب مسدود می شوند. سقف ها و جزرها ، به جز در راهروهای گردشی اطراف ، همگی بیضی شکل نزدیک به جناقی دارند و همانند طاق آهنگ می باشند. پوشش طاق آهنگ از قدیمی ترین انواع پوشش منحنی در ایران است . در هفت تپه کوره ای موجود است با طاق آهنگ در حدود دو هزار سال قبل از میلاد اجرا شده است و همچنین سردابه ای در چغازنبیل مربوط به 1250 قبل از میلاد با طاق آهنگ اجرا شده است . البته طاق آهنگ جهت پوشش دهانه هایی که عرض طولانی دارند استفاده می گردد. اغلب منابع و متون ایرانی مسجد سنگی را یک بنای می دانند و به نظر می رسد که محراب در دوران اسلام در این محل حجاری و نقر گردیده است.این مسجد در دو محل کتیبه دارد ، یکی کتیبه ای که در محل محراب نقر شده و دیگری کتیبه ای است که در قسمت بالای ورودی اول داخلی(جلوخان) و ابتدای ایوان شرقی در بالای درگاه و جزرهای طرفین ان قرار دارند. متن یکی از این کتیبه ها همانطور که ذکر نمودیم می باشد و یکی دیگر نیز دچار فساد تدریجی و فرسوده شده و به مرور زمان دچار صدمه زیادی شده است.
کتیبه بالا ناخواناست و کتیبه پائین تاریخ 652 را نشان می دهد . فرصت الدوله شیرازی نیز بخشی از مسجد را ترسیم کرده است که شامل بخش درونی مسجد سنگی می باشد. کتیبه اطراف محراب به خط کوفی نقر شده و در معرض فرسایش جبران ناپذیری می باشد. این بنای تاریخی دارای نمایی کاملاً اسلامی است هر چند که قدمت آن به دوران ساسانی می رسد . پلان این بنا همانند چهار طاقی ها یا به پیروی از طرح آنها در دل صخره نقر گردیده است و شباهت زیادی به چهار طاقی ایزدخواست دارد. که در دوران اسلامی با مسدود کردن بعضی قسمت های آن به مسجد تبدیل گردیده است و این امر ما را بر آن می دارد که مسجد سنگی را یک بنای اسلامی ساسانی بدانیم. تغییرات و گسترش آن از جمله راهروها و طرفین و احاقاتن بعدی امروزه کاملاً مشهود است. مسجد سنگی، تزئیناتی غیر از طاقچه های باز ندارد . تنها عنصر تزئینی که به صورت مهر هایی روی هم قرار گرفته به نظر می رسد و در یکی از خاستگاه ها گوشواره دیده می شود. مسجد دارای قوس جناغی اسلامی است ، حال آنکه مسجد سنگی با قوس هایی متداول دوره ساسانی و طاق های آهنگ داخل مسجد سنگی تفاوت فراوانی دارد . داشتن محراب مقرنس کاری با خطوط کوفی، بویژه قطع شدن راهروها در دو طرف محراب و قرار گرفتن آن درست قبله و کتیبه های کوفی دلایل اسلامی بودن بنای مسجد سنگی است . بنای تاریخی و بی نظیر و شگفت انگیز مسجد سنگی با طرح چلیپا(صلیبی) بنا به اعتقاد مورخان ابتدا یکی از معابد مهم مهر پرستان آریایی بوده که در دوران ساسانی تبدیل به آتشکده (آذرخش) گردیده است. در دوران محمد حسن مبارز به سال 652 ه – ق محرابی به این آتشکده اضافه شده و از آن پس این بنا به مسجد تبدیل گردید. در بیرون بنا اتاقکی در دل صخره نقر گردیده است که احتمالاً محل اقامت نگهبانان آتشکده بوده است.
برنامه های زیر به ترتیب در بنای مسجد سنگی داراب توسط تیم مرمتی با سرپرستی آقای ناظم زارع کارشناس مرمت آثار هنری و سنگی انجام گرفته است:
- اجرای طرح موقت حفاظتی در قسمت هایی که احتمال ریزش بنا وجود داشته بوسیله داربست فلزی باربر و حفاظتی
- مستند نگاری دقیق دستی و عکس برداری و اسلاید از قسمت های بیشتر آسیب دیده جهت شروع عملیات نجات بخشی و استحکام بخشی قسمت هایی از بنا که در اولویت قرار دارند .
- آسیب شناسی تخصصی قسمت های مختلف بنا
- تمیز کردن ، شستشو و زدودن لکه های سیاه که در سقف بنا بر اثر تاثیرات عوامل جوی چون باران و ... و اسید هایی که در این عوامل وجود دارند و از بالا در سقف بنا نفوذ کرده و با فعل و انفعالاتی در سنگ ها و ریشه گیاهان پس مانده ای سیاه رنگ را روی سطح سقف بوجود می آورند ، با ابزار و مواد مورد نیاز
- تمیز کردن و شستشوی رگه ها ، ترک ها و شکاف های ایجاد شده
- پر کردن رگه ها، ترک ها و شکاف های تمیز شده بوسیله ملات مناسب
- استحکام بخشی ترک های عمیق و شکستگی های ایجاد شده در قسمت های مختلف بنا بوسیله روش سنتی میله گذاری با میلگرد از جنس استیل نگیر در اندازه های مختلف
- جایگزین کردن سنگ جدیدبجای قسمت هایی از بنا که توسط خرابکارن نابود و یا مفقود گردیده اند.
توضیحات آقای ناظم زارع در مورد این عملیات
این عملیات که برای اولین بار در ایران توسط کارشناس مرمت آثار هنری آقای ناظم زارع از مرمتکاران برجسته آثار صخره ای سنگی مستقر درتخت جمشید با همکاری مهندس اشکان مختاری استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت و گروهی از استاد کاران مرمت انجام گرفته است ، یکی از بی نظیرترین عملیات های مرمتی این دهه می باشد که برای اولین بار ، ستونی سنگی با سه بلوک سنگ به وزن تقریبی 4000 کیلو گرم وارتفاعی بالغ بر سه متر بوسیله ابزار دستی با کمترین امکانات کارگاهی و مدتی کوتاه در زیر بدنه صخره ای بنای مسجد سنگی که توسط نابود گران آثارتاریخی ویران و مفقود گشته بود کار گذاشته شد، غیر از این ستون 30 سی بلوک سنگ دیگر به وزن تقریبی 10000کیلو گرم در جرزهای دو طرف درب ورودی، اطراف نورگیر و قسمت های مختلف دیگر که سنگ هایشان مفقود گشته بود با شرایط کارگاهی مشابه و با الگوبرداری از بدنه بنا و تراش دستی بلوک سنگها مطابق الگو در محل های مذکور کار گذاشته شد. لازم به ذکر است سنگ های کارگذاشته شده در اطراف نورگیر با وزن تقریبی 5000 کیلو گرم که در ارتفاع حدود 30 متری از سطح زمین قرار دارد توسط ابزاراولیه دستی و مشکلات طاقت فرسایی به بالای تپه سنگی این بنا انتقال یافته است. این عملیات مرمت و نجات بخشی در مدت 45روز انجام گردیده است ، لذا با توجه به مسائل و شرایط مذکور اتمام فاز اول این عملیات بزرگترین موفقیت کاری برای من و همکارانم در این پروژه بی نظیر میباشد 0البته این موفقیت را مدیون همکاری افرادی هستیم که از ابتدا ما را در این کار یاری نموده اند. پس امیدوارم در آینده ای نزدیک شاهد پایان کامل عملیات مرمت و نجات بخشی بنای مسجد سنگی شهرستان داراب باشیم .
معماری تخت جمشید
تخت
جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در
سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف
دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در
کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را
آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و
کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش
را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام
ماند . این ساختمانها بر روی
پایه هایی
ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند معماری هخامنشی ، هنری است
امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و
مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و
با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ
خود را به جهانیان نشان دهند .
تخت جمشید
در اواخر سال
1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی
صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل
و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد
خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان
الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح
شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد
عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این
قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس
مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای
مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و
آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران
بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که
آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل
» سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را
که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت
از : گندم و گوشت
))اسکندر مقدونی )) در یورش خود به ایران در سال 331
قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.تاریخنگاران
در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند.
عده ای آنرا
ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت
واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند
.
ازآنچه امروز
از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی
از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و
اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این
کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت
است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد . .
چیزی که در
نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می
کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان
عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و
مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد .
امروزه
مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی
است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در
مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به
"صد
ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می
کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده
اصفهان و شیراز واقع شده است تخت جمشید تنها
یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است . تخت جمشید یک
مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر . می توان گفت
که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی دنیا بوده استبنای تخت جمشید در حدود
سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغاز شد .
کار ساختن
بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق . م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق . م ) در مساحتی به
وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت .مصالح به کار رفته
در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ
، چوب ، آهن ، فلزات گرانبها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و...... دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه
سنگهای به کار رفته به وزن بیش از 45 تن
میرسیده .
تخت جمشید
دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ،
که فضاهای
داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای
گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در
تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه
های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پردههای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف
نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به
سزایی داشته است
تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب
بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد . تخت جمشید نه یک
شهر بوده و نه یک دژ و نه یک
پرستشگاه ،
تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی
مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم
اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی
بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ،
ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ،
نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری
می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت
جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر
چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند
نابود سازند . به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت
تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش
بکشند.بگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست.
یک نکته ی مهم : محققین به این نکته ی مهم
رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را
بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ( بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه ( یونان ) تا جنوب شرقی ترین
نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز
تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای
تامل و اند یشیدن دارد بر فراز تپه سنگی کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز ویرانه های به
جامانده از کاخ تخت جمشید نمایان است بنای تخت جمشید یکی از
عظیم ترین ، باشکوه ترین و زیباترین
مجموعه های
تاریخی ایران و جهان است. این بنای مجلل به فرمان داریوش اول ( در 520 ق.م. ) شکل گرفت. وی می خواست پایتختی در کشور خویش احداث
کند که همتا نداشته باشد. به همین دلیل جلگه وسیع
مرودشت رادر مرکز خاک " پارس " واقع شده بود و پیشینه تاریخی بس کهن داشت انتخاب کرد وبر دامنه صخره کوه رحمت
بنای تخت جمشید را بنیان نهاد .
تخت جمشید نه
شهر بود و نه دژ، جایگاه با شکوهی برای برگزاری مراسم بزرگی
بود که شاه ایران سران کشور و نمایندگان 28 کشور متبوع را در بارعام به حضور می پذیرفت طرح اصلی ساختمان تخت جمشید دردوران فرمانروایی داریوش
بزرگ ریخته شد. از همان نخست تعداد و محل
کاخ ها، عمارت ها و کاربردهای جداگانه هر یک معین
ومشخص شد. برای برپایی این بنا از سه نوع مصالح ساختمانی عمده ( چوب، خشت های خام و پخته و
سنگ
های آهکی محلی ) استفاده شده است. چوب هایی که در محل تهیه می شد با ذوق و سلیقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزیر
بودند چوب های در خور کاخ های
تخت جمشید را
از دور دست ها حمل کنند. برای مثال،تیرهای زیر از چوب درخت سدر بوده که در آن زمان فقط در لبنان می روییده است .
خشت های گلی
در ساختن دیوارها و روپوش سقف ها به کار می
رفت که دوام چندانی نداشت. این خشت را باران می شست و با بر اثر
زمین لرزه فرو می ریخت. سنگ های کوه رحمت برای سنگتراشان و معماران جمشید از هر جهت مناسب بود. این سنگ های آهکی بسیار سخت و محکم اند و
رنگ های طبیعی گوناگون سفید، کهربایی، دودی و
سیاه دارند که خوب تراشیده می شوند. به ویژه نوع سیاه آن که بر
اثر صیقل به شکل مرمر در می آید. بسیاری از قطعه سنگ ها را گیرهای آهنی به نام " دم چلچله " به هم متصل کرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده
نشده است. دیوارها را با آجر لعابدار و کف اتاق
ها را با گچکاری می پوشاندند. روی درها با قطعات
زر وسیم آراسته شده بود. پرده های بزرگ رنگی بر زیبایی درون و برون کاخ ها می افزود. فرش های نفیس کف اتاق ها چشمان را خیره می
کرد.عملا" امکان نداشت که ساختمان تخت
جمشید در دوران شاهی داریوش بزرگ به پایان برسد. کار ساخت این بنای عظیم در طول حکومت پسر او خشایار شا اول و نوه اش اردشیر اول ادامه
یافت. بدین تربیت ساخت بنا نزدیک به 200 سال طول کشید
.
بر اساس نظر
تاریخ نگاران این بنا حدود 200 سال
آباد و مورد
استفاده شاهان بوده است تااین که در پی حمله اسکند مقدونی به ایران ( 330 ق.م . ) به دست وی در آتش سوخت و از آن پس متروک شد. وسعت کلیه
ساختمان های تخت جمشید حدود 135000 متر
مربع ارتفاع کف ساختمان های آن از دشت از 8 تا 18 متر است .
از تمامی
آنچه روزگاری تخت جمشید نامیده می شد امروز ظاهرا" چیزی بیش از چند ستون و پلکان و سردر ویران شده باقی نمانده است. شگفت
این همین ویرانه ها نیز پس از گذشت دو هزار وپانصد
سال همچنان هنر شکوهمند و معماری بی همتای هخامنشیان را نشان
می دهند . برای درک اهمیت این خرابه ها
باید به رمز هنر و معماری
هخامنشی پی
برد. هخامنشیان در ساخت تخت جمشید از منابع گوناگونی الهام گرفتند. پارس ها دست کم با دو فرهنگ غنی، اوراتو در شمال و ایلام در
جنوب ،آشنا بودند و از آنها برای ریختن شالوده محکم
فکری در هنر معماری بهره گرفتند
هخامنشیان در
لشکر کشی به مصر، بابل،لیدی و اروپا، با
اندیشه های دیگری در زمینه معماری آشنا شدند و با
به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگتراشان و معماران برجسته را در گسترش و زیبا سازی تخت جمشید به خدمت گرفتند. شاید اولین بار در
تاریخ بشر بود که ذوق سرشار ، ثروت بی کران و اراده استوار در یک نقطه از جهان به هم رسیدند تا
چیزی آفریده شود که هنر شناسان و تاریخ
نکاران آن را هنر و معماری هخامنشی بخوانند
آتشکده آذرخش یکی از آثار منحصر به فرد تاریخی است که در دامنه شرقی کوه پهنا واقع گردیده است . این بنای شگفت انگیز در دل کوه پهنا حجاری شده و شکل آن بصورت صلیب می باشد. مساحت آن در حدود چهارصد و بیست متر مربع که تمام دیوارها و محوطه جزرهای آن از کوه تراشیده شده و یکپارچه است . اطراف آن راهروهائی است که به یکدیگر متصل می باشد . به اعتقاد برخی از محققین این آتشکده یکی از معابد مهم ایرانیان قدیم بوده که البته از آن بعنوان قصر دختر و کارونسرا نیز نام برده شده است.
بنای این اثر باستانی را به پوراندخت دختر داراب کیانی نسبت می دهند و ساخت آنرا حدود سده سوم قبل از میلاد عنوان کرده اند . علاوه بر جزرهای متعدد و راهروهای پیچ در پیچ در وسط آتشکده حوضی قرار دارد که اندازه آن با روشنائی در سقف یکسان است . این بنا در مورخ 15/9/1314 با شماره 229 جزو آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و پس از سال ها و قرن ها مقارن با سلطنت هلاکوخان به سال 652 ه – ق به دستور ابوبکر بن سعد ابن زنگی که در فارس حکومت داشته در قسمت سمت چپ ساختمان محرابی رو به قبله ساخته شده که بعد از ساخت محراب آن را مسجد نامیدند . در بالای محراب به خط ثلث نوشته شده :
"به فرمان پادشاه زمان اتابک ابوالمظفر ابوبکر اتابک در ماه رمضان سال 652 ه – ق این محراب ساخته شده است. "
در بیرون ساختمان اطاق کوچکی در دل کوه ساخته اند که احتمالاً محل اقامت نگهبان بوده باشد . در ساختمان مسجد دو کتیبه وجود دارد که یکی بعد از ورود به مسجد بر بالای مدخل ورودی و دیگری اطراف محراب که حاوی مطالب و آیات قرآنی است ، این سنگ نوشته ها به زبان کوفی و مربوط به دوره اتابکان همزمان با ساخت محراب می باشد.
این بنا که هم اکنون به مسجد سنگی مشهور است در ابتدا معبد مهر پرستان آریایی بوده و سپس در عصر ساسانی تبدیل به آتشکده شده و آذرخش نامیده اند و دوره اتابکان نیز به مسجد تبدیل گردیده است.
مسجد سنگی (صخره ای) داراب یک نمونه منحصر به فرد در ایران است . طولانی ترین قسمت آن ، طول شرقی غربی آن است که از در ورودی شروع می شود. ورودی های آن در سمت جنوب شرقی قرار دارد و فاصله آن از ابتدای درگاه ورودی تا انتهای شمال غربی ، تقریباً 20 متر است . طول دو سوی دیگر مسجد که یکی در راستای جنوب غربی و دیگری در امتداد شمال شرقی است. 7/18 متر است. عرض چهار سوی آن به طور متوسط و با احتساب عرض راهروها و جزرهای گردنده دور تا دور مسجد 60/7 متر است. این مسجد در مرکز دارای حوض سنگی به عرض 10/3 متر با پلان مربعی دارد که به موازات نور گیر سقف در صخره نقرگردیده است. اضلاع نورگیر با طول و عرض حوض یکسان است و نور بنا را تأمین می کند . در قسمت ورودی یک هشتی به ابعاد 78/2 و 6/9 متر وجود دارد ، که البته ابعاد آن اندکی متغیر است . دور تا دور مسجد را رواقی به عرض 1 تا 10/1 متر همراه با جزرهایی به طور متوسط به قطر 85 سانتیمتر احاطه کرده است . که در سمت راست محراب مسدود می شوند. سقف ها و جزرها ، به جز در راهروهای گردشی اطراف ، همگی بیضی شکل نزدیک به جناقی دارند و همانند طاق آهنگ می باشند. پوشش طاق آهنگ از قدیمی ترین انواع پوشش منحنی در ایران است . در هفت تپه کوره ای موجود است با طاق آهنگ در حدود دو هزار سال قبل از میلاد اجرا شده است و همچنین سردابه ای در چغازنبیل مربوط به 1250 قبل از میلاد با طاق آهنگ اجرا شده است . البته طاق آهنگ جهت پوشش دهانه هایی که عرض طولانی دارند استفاده می گردد. اغلب منابع و متون ایرانی مسجد سنگی را یک بنای می دانند و به نظر می رسد که محراب در دوران اسلام در این محل حجاری و نقر گردیده است.این مسجد در دو محل کتیبه دارد ، یکی کتیبه ای که در محل محراب نقر شده و دیگری کتیبه ای است که در قسمت بالای ورودی اول داخلی(جلوخان) و ابتدای ایوان شرقی در بالای درگاه و جزرهای طرفین ان قرار دارند. متن یکی از این کتیبه ها همانطور که ذکر نمودیم می باشد و یکی دیگر نیز دچار فساد تدریجی و فرسوده شده و به مرور زمان دچار صدمه زیادی شده است.
کتیبه بالا ناخواناست و کتیبه پائین تاریخ 652 را نشان می دهد . فرصت الدوله شیرازی نیز بخشی از مسجد را ترسیم کرده است که شامل بخش درونی مسجد سنگی می باشد. کتیبه اطراف محراب به خط کوفی نقر شده و در معرض فرسایش جبران ناپذیری می باشد. این بنای تاریخی دارای نمایی کاملاً اسلامی است هر چند که قدمت آن به دوران ساسانی می رسد . پلان این بنا همانند چهار طاقی ها یا به پیروی از طرح آنها در دل صخره نقر گردیده است و شباهت زیادی به چهار طاقی ایزدخواست دارد. که در دوران اسلامی با مسدود کردن بعضی قسمت های آن به مسجد تبدیل گردیده است و این امر ما را بر آن می دارد که مسجد سنگی را یک بنای اسلامی ساسانی بدانیم. تغییرات و گسترش آن از جمله راهروها و طرفین و احاقاتن بعدی امروزه کاملاً مشهود است. مسجد سنگی، تزئیناتی غیر از طاقچه های باز ندارد . تنها عنصر تزئینی که به صورت مهر هایی روی هم قرار گرفته به نظر می رسد و در یکی از خاستگاه ها گوشواره دیده می شود. مسجد دارای قوس جناغی اسلامی است ، حال آنکه مسجد سنگی با قوس هایی متداول دوره ساسانی و طاق های آهنگ داخل مسجد سنگی تفاوت فراوانی دارد . داشتن محراب مقرنس کاری با خطوط کوفی، بویژه قطع شدن راهروها در دو طرف محراب و قرار گرفتن آن درست قبله و کتیبه های کوفی دلایل اسلامی بودن بنای مسجد سنگی است . بنای تاریخی و بی نظیر و شگفت انگیز مسجد سنگی با طرح چلیپا(صلیبی) بنا به اعتقاد مورخان ابتدا یکی از معابد مهم مهر پرستان آریایی بوده که در دوران ساسانی تبدیل به آتشکده (آذرخش) گردیده است. در دوران محمد حسن مبارز به سال 652 ه – ق محرابی به این آتشکده اضافه شده و از آن پس این بنا به مسجد تبدیل گردید. در بیرون بنا اتاقکی در دل صخره نقر گردیده است که احتمالاً محل اقامت نگهبانان آتشکده بوده است.
تخلخل و نفوذ پذیری را شاید بتوان یکی از مهمترین خواص فیزیکی موثر بر زوال و پوسیدگی سنگ ها دانست. زیرا وجود این مشخصه ها به همراه افزایش امکان دسترسی به بخش های داخلی سنگ ، زمینه تخریب آن را بوسیله هر یک از سه حالت آب (جامد ، مایع ، گاز ) مهیا می نماید.
نکته دیگر اینکه در سنگ های رسوبی که ساخت و کاربرد آنها در بنا یا آثار ، در خلاف جهت لایه بندی سنگ باشد ، بدلیل سهولت نفوذ رطوبت و آب باران ، متحمل آسیب بیشتری نسبت به سنگ هایی دیگر می شوند که هم جهت با لایه بندی شان بکار برده شده اند . وجود لایه بندی ، درز و شکاف و ریز ترک ها ، سنگ را به قطعات کوچکتر تقسیم می کند و سطح تماس آن را با عوامل مخرب بیشتر می گرداند.
آلوده کننده های هوا : آلودگی هوا می تواند اثرات جبران ناپذیری بر روی سنگ و فرسودگی آثار تاریخی و اشیاء موزه ای داشته باشد ، افزایش سرعت فرسایش سطح سنگ در دهه های اخیر حاکی از افزایش زیاد آلودگی هوا می باشد . سنگ هایی چون مرمر ، سنگ آهک و ماسه سنگ که حاوی کلسیت هستند ، بیشترین آسیب را در اثر بارش باران های اسیدی در هوای آلوده متحمل می شوند. ترکیبات طبیعی و مصنوعی موجود در آلودگی هوا که بیشتر ین سهم را در فرسودگی سنگ دارند و به رشد گلسنگ ها به طور فاجعه باری کمک می کنند شامل : دی اکسید کربن ، اکسید های گوگرد ، اکسید های نیتروژن ، مواد ذره ای ، ترکیبات آمونیاکی ، اوزون ، اسید فلوئوریدریک و اسید کلریدریک می باشد ، سه ترکیب اول که قابل حل شدن در آب می باشند با سنگ های آهکی واکنش سریع نشان داده و آسیب پذیری سنگ را دو چندان می کنند.
آلودگی هوا به عنوان کاتالیزور یا تسریع کننده در انجام واکنش های شیمیایی مختلف ، باعث فرسودگی سریع و زیاد ماده ، پوسته پوسته شدن و تورق و جدا شدن کریستال ها و ترکیبات سنگ از یکدیگر و نهایتا طولانی و عمیق تر شدن رگه ها ی کوچک سنگ می شوند . ذرات آلاینده موجب کثیفی و ایجاد لکه بر روی سطوح سنگ می شوند و از آنجائیکه ذرات حاوی اکسید های فلزی هستند نقش کاتالیزور را داشته و لایه سخت خشکی تشکیل می دهند ، از طرفی در هوای آلوده روی سطوح سنگ های آهکی به دلیل موقعیت خاص ، که کمتر با آب باران شسته می شوند ، قشر غیر قابل نفوذ سختی از دوده و گرد و خاک تشکیل می شود که دارای مقدار زیادی گچ است ، که این لایه بد نما اولین قدم تخریب و فساد تدریجی سنگ است .
آلودگی هوا به دو صورت خشک و تر ته نشین می شوند : معمولا وقتی آلودگی بصورت فاز گازی به سطح سنگ رسیده و در رطوبتی که از قبل در سنگ وجود دارد حل می شود ، البته دی اکسید گوگرد تا مسافت حدود 30 کیلومتر نسبت به منشا تولید آن ته نشین می شود . این عمل را ته نشین خشک می نامند و اما ته نشین تر زمانی صورت می گیرد که آلاینده ها در هوا بصورت رطوبت وجود داشته باشند یا با ابرهای باران زا به محل آثار تاریخی برسند و می توانند بر روی مناطقی که دهها کیلومتر از منشا فاصله دارند تاثیر بگذارند. به هر حال این دو حالت باعث فرسودگی و فساد تدریجی سطوح سنگ های تاریخی می گردند و هر چه تخلخل سطوح بیشتر باشددرصد تخریب بیشتر خواهد بود . مهمترین آلوده کننده های شیمیایی مخرب در سنگ های تاریخی در دو حالت ، طبیعی و مصنوعی وجود دارند، که عبارتند از : 1- دی اکسید کربن : که به صورت طبیعی در جو وجود دارد و تولید مقداری اسید می کند و باعث حلالیت کلسیت سنگ آهک شده و فساد تدریجی را باعث می گردد .2- دی اکسید گوگرد : مهمترین آلوده کننده در تخریب سنگ است که از احتراق مواد گوگرد دار تولید می شود . اسید سولفور رقیق تولید شده با اکسیژن ترکیب شده و اسید سولفوریک تشکیل میدهد این اسید بر روی سطح سنگ (کربنات کلسیم ) رسوب کرده و سطح سنگ به سولفات کلسیم تبدیل می شود . سولفات کلسیم با جذب آب بصورت گچ معدنی متبلور می گردد . مشکل اساسی فرآیند بلورهای گچ است که می توانند تا 50 سال ادامه داشته باشند و در سنگ نفوذ کرده و باعث تخریب آن شوند.
متاسفانه آثار تاریخی قدیمی بر اثر شرایط بسیاری دچار تخریب شدید می گردند ، مانند :
1- اکسید ازت : در جو بصورت فراوانی وجود دارد و بسیار پایدارند.
2- مواد ذره ای جامد در هوا : این مواد باعث تشکیل لایه سختی بر سنگ شده و اکسیداسیون را سریعتر می کنند و حاصل صنعت ، کشاورزی و ترافیک شهر ها می باشند.
3- درجه حرارت بالا و ترک خوردگی : که به وفور در آثار سنگی تاریخی تخت جمشید دیده می شود و راه نفوذ مواد آلاینده را به داخل سنگ راحتتر کرده است .
4- حمله سولفات ها از طریق هوا : این مواد در هنگام کار های تولیدی پالایشگاهی تحت عنوان مواد جانبی تولید می شوند.
5- رطوبت زیاد: متاسفانه بر اثر بی دقتی مسولین همیشه در فصل ریزش باران بیشتر قسمت های تخت جمشید دچار آب گرفتگی می شود و بر اثر این ریزش باران و همچنین خاصیت مویینگی سنگ رطوبت خیلی زود در همه قسمت های سنگ نفوذ کرده و سرعت تخریب سنگ را تسریع می کند.
6- اسید سولفوریک و باران های اسیدی: واکنش شیمیایی حاصل سولفات کلسیم تولید می کند که به دلیل محلول بودن به راحتی توسط آب شسته می شود و نتیجه عمل انجام شده لایه سفید رنگی است که بر سطح سنگ ایجاد و مقاومت سطح سنگ را کاهش می دهد.
7- شستشوی بی رویه آثار تاریخی با آب چاه یا شرب : در آثار تاریخی تخت جمشید این کار بارها درپلکان شرقی آپادانا اتفاق افتاده است ، این عمل باعث بوجود آمدن کریستال گچ در سطح سنگ شده و با سیمان های موجود مربوط به مرمت های پیشین واکنش شدیدی نشان می دهد و خمیر بسیار نرمی تولید می کند. متاسفانه این عمل در زمانی بسیار شدیدتر اتفاق می افتد که بنا از یک طرف در مجاورت رطوبت و از طرف دیگر در هوای آزاد قرار داشته باشد. بر اثر بی اطلاعی افرادی یا ندانستن چنین شرایطی ، موقعیت لازم برای تخریب اثر را بوجود می آورند.
8- تر وخشک شدن در اثر نشست و نفوذ آب : یا شستشوی بنا با آب های شور ، که باعث ریخته شدن هیدروکربورها بر روی سطوح بنا شده و بعد از نفوذ به داخل خلل و فرج سنگ ها روند تخریب اثر و فساد تدریجی آن سریعتر می گردد.
9- حرکت ماشین آلات در محوطه آثار سنگی تخت جمشید : این عمل به دفعات متعددی صورت گرفته و باعث لرزش آثار داخل بنا و ترک خوردگی های متعددی بصورت نامحسوس شده اند
10- نشست بخار و گاز ها از دودکش های کارخانه های صنعتی منطقه : این عمل که بعضی مواقع تمام دشت شهرستان مرودشت بخصوص آثار تاریخی تخت جمشید را در بر می گیرد باعث تسریع در روند تخریب آثار تاریخی میگردد . البته شایان ذکر است که شرایط حفاظت و نگهداری بنا و آثار تاریخی توسط کارشناسان امر قابل اهمیت فراوان است .
سنگ آهک به دلیل نرمی و راحت تراش خوردن در بیشتر آثار تاریخی استفاده گردیده است که سطحی متخلخل دارد و این ویژگی آن را در برابر عوامل مخرب آسیب پذیرتر می کند .قطعا عوامل یاد شده دارای قدرت تخریب یکسانی نمی باشند و هر کدام از آنها در شرایط مختلف و در جوار عوامل دیگر تاثیرات متفاوتی دارند. پس سرعت هوازدگی سنگ و نوع آن در همه جا یکسان نیست . گاهی دو یا چند عامل مهم با به هم پیوستگی باعث شدیدتر شدن تخریب اثر می گردند .مثل یخبندان که با حضور نمک ، شدت بیشتری می یابد . مشکل اساسی و بزرگ محوطه تاریخی صفه تخت جمشید نداشتن سطحی هموار جهت دفع ریزش آب باران می باشد بطوری که در کوچکترین بارش شاهد بوجود آمدن حوضچه های متعددی در بیشتر قسمت های بنا هستیم . در تمام طول سال دیواره های داخلی آبروهای تخت جمشید دارای رطوبت خاصی است که این رطوبت از نفوذ آب باران در سطوح مختلف بنا بوجود می آید . سنگ بخاطر دارا بودن حالت مویینگی آب را در خود می کشد و بعد از مدتی بر اثر تغییر عوامل جوی این رطوبت را جهت دفع کردن به لایه سطحی خود هدایت می کند و متاسفانه آب املاح مثل نمک و مواد دیگر را با خود به سطح سنگ می آورد که نشست نمک در سطح سنگ در بیشتر جاهایی که از سیمان برای مرمت استفاده شده بخوبی نمایان است و یا در سطوح دیگری چون بخش جنوبی پلکان شرقی آپادانا و پلکان شمالی کاخ سه دروازه این آثار بخوبی مشهود می باشد . دیواره اصلی غربی صفه تخت جمشید در تمام طول سال نمایانگر رطوبت مذکور می باشد ،بطوری که در بعضی قسمت ها رطوبت بیرون رانده شده در تمام طول سال مشخص می باشد . متاسفانه بیشترین عامل تخریب سنگ های تاریخی را وجود رطوبت در آثار باعث می گردد و اگر نشود راهکاری برای از بین بردن این رطوبت ایجاد نمود لا اقل می توان با بکار بستن مواردی از این رطوبت ویرانگر کاست. این عمل همت مردان بلند اندیشه ای را می طلبد که با جان و دل در راه حفظ میراث کهن ایران زمین مخلصانه به اهداف دراز مدت جمهوری اسلامی ایران یاری و کمک رسانند. سایر عوامل موثر بر روند فرسایش سنگ ، تغییر و دگرگونی و زوال آن ، ممکن است در اثر برخی حوادث ویرانگر طبیعی ، همچنین روش های نامناسب نگهداری آثار ، مرمت های ناقص یا غیر کارشناسی ، درمان ها و روش های حفاظتی نامناسب و......باشد که هر یک از عوامل یاد شده می تواند بر روی نرخ فرسایش سنگ های تاریخی تخت جمشید و دیگر آثار سنگی کشورمان تاثیر به سزایی داشته باشد . از آنجائیکه عوامل یاد شده هوازدگی، جوی و دیگر موارد، باعث روند شدیدتر شدن فرسودگی سنگ های دوهزار و اندی ساله آثار ی چون تخت جمشید شده اند ، می توان یکی دیگر از عوامل مهم را نیز چنین ارائه نمود : روند رشد بی رویه گلسنگ ها و جلبک ها با گونه های مختلف در پهنه صفه تخت جمشید که در چند سال اخیر این گیاهان بیشترین قسمت های آثار سنگی را در بر گرفته اند. یکی از عوامل رشد این گلسنگ ها آلاینده های جوی و دیگر رطوبت زیاد این بنا می باشد به صورتی که می گویند هر کجا گلسنگی وجود دارد بدان در آن بنا رطوبت بی امان در حال تخریب آثار است . در حدود 5 سال قبل فقط قسمت های انگشت شماری از بخش های مختلف تخت جمشید رشد گلسنگ را مشاهده می نمودیم ، اما هم اکنون در جای جای بنای عظیم تخت جمشید روند رشد بی رویه گلسنگ بخوبی نمایان است . مهم ترین دلیل رشد و نمو این گونه گلسنگ ها در بیشتر بخش های آثار تاریخی تخت جمشید حفاظت غیر اصولی یا بی تفاوتی در امر حفاظت می باشد . متاسفانه روند حفاظت و مرمت اصولی آثار سنگی تخت جمشید بکلی از بین رفته یا سمت و سوی این امر تغییر یافته است .